چکیده:
مولانا جلالالدین در آثار منظوم و منثور خود از ادب عربی به ویژه از شعر شاعر
مشهور عرب ابوطیب متنبی ( 354 ه/ 965 م) تاثیر پذیرفته و این تاثیر بهصورت
تضمین یا ترجمة برخی ابیات و مصراعهای دیوان متنبی در آثار او متجلّی شده
است. مولانا از میان موضوعات متعدد از دیوانمتنبی برخی ابیات حاوی حکمت
به آنها رنگ تصوف « تاویل » شعری و درونمایه های غنایی را برگزیده و پس از
بخشیده است.
خلاصه ماشینی:
در اینجا باید به فضل مصححان آثار مولانا، از جمله فروزانفر و سبحانی ، اعتراف نماییم که اغلب تضمین های مولانا از دیوان متنبی را استخراج کرده و آنها را در پانوشت هایا بخش توضیحات کتاب ذکر کردهاند و نیز به فضل شارحان مثنوی به ویژه فروزانفر و شهیدی که اغلب موارد تأثیرپذیری مولانا را ازمتنبی در شرح خود آورده اند.
مولانا جلالالدین و تأثیرپذیری او از دیوان متنبی کشتی و بادهای ناموافق ازمیان اشعارمتنبی ، موردی که بسیار مورد توجه مولانا قرار گرفته و چندین بار آن را در آثار خود تکرار کرده است مصراع دوم این بیت متنبی است : (رجوع شود به تصویر صفحه) (ج٣٦٦:٤) (انسان به تمامی آنچه آرزو کند دست نمی یابد، همچنان که بادها همواره موافق خواست کشتی ها نمی وزند.
مولانا جلالالدین و تأثیرپذیری او از دیوان متنبی یار آن صورت غیب اند که جان طالب اوست همچو چشم خوش او خیرهکش و بیمارند صورتی اند ولی دشمن صورتها اند در جهاناند ولی از دو جهان بیزارند همچو شیران بدرانند و به لب می خندند دشمن همدگرند و به حقیقت یارند (غزل ٧٧٥، ب٨٠٨٤ـ٨٠٨٦) اما در دفتر اول مثنوی مفهوم فوق با تأویل بسیار قابل توجهی به کار رفته است : شیر با این فکر می زد خنده فاش بر تبسم های شیر ایمن مباش مال دنیا شد تبسم های حق کرد ما را مست و مغرور و خلق فقر و رنجوری به استت ای سند کان تبسم دام خود را بر کند (ب٣٠٣٩ـ٣٠٤١) منظورمتنبی از شیر(اللیث ) ممکن است شاه باشد، شاهی که اطرافیانش به لطف او امیدوارند، ولی از خشم او در امان نیستند: لطف شاهان گرچه گستاخت کند تو ز گستاخی ناهنگام ترس چون بخنددشیر تو ایمن مباش آن زمان از زخم خونآشام ترس (کلیات شمس ،ج ٣:غزل١٢٠٩) این شیر کنایه از همان پادشاهی است که اطرافیان همواره باید مراقب حال او باشند تا گستاخیشان برانگیزنده غضب او نگردد.