چکیده:
اصل مقالة حسام الخطیب که به زبان انگلیسی نوشته شده است چکیده ندارد، ولی ما طبق
اصول ویژه نامة ادبیات تطبیقی چکیده ای به آن افزودیم. یکی از دلایل انتخاب این مقاله برای
ترجمه علمی بودن آن است؛ حسام الخطیب سوری تبار و استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه قطر
است که اطلاعات جامع و کاملی از وضعیت ادبیات تطبیقی در کشورهای عرب زبان دارد. دوم
آنکه تجربة ادبیات تطبیقی در کشورهای عرب زبان بسیار شبیه به وضعیت این رشته در ایران
است و آشنایی با فراز و نشیب های آن می تواند برای ما هم که در آغاز راه هستیم راه گشا
باشد. دلیل سوم این است که این مقاله به قلم یک تطبی قگر مطلع مصری است که از نزدیک با
چال شهای ادبیات تطبیقی در کشورهای عر بزبان آشناست و انتقادی عالمانه و منصفانه دارد.
مقاله، به طور خلاصه، به بررسی پیدایش و رشد ادبیات تطبیقی و چال شهای آن در کشورهای
عرب زبان می پردازد. توجه جدی به ادبیات تطبیقی در دنیای عرب از دهة 1980 در مصر آغاز
می شود. اکثر پژوهشگران ادبیات تطبیقی در کشورهای عرب زبان دان شآموختة دانشگاه های
فرانسوی بوداند و، در نتیجه، بیشتر روش سنتی ادبیات تطبیقی، یعنی یافتن تاثرات ادبی بین
ملل مختلف، را دنبال م یکردند. از میان نویسندگان فرانسوی، گ ییار و اتیامبل در کشورهای
عربی چهره های شناخته شد هتری هستند و مقالات و کتاب های آنها بارها به عربی ترجمه شده
است. محمد غنیمی هلال تنها پژوهشگر سرشناس مصری است که تاثیر عمیقی در ادبیات
تطبیقی در کشورهای عر بزبان باقی گذاشته است. به هر حال، قلمرو پژوهش های ادبیات
تطبیقی در کشورهای عربی به علت کمبود مدرسان متخصص در این رشته عمدتا از مکتب
سنتی فرانسوی فراتر نمی رود. به نظر حسام الخطیب، بسیاری از مقالات و کتاب هایی که در
این زمینه به عربی نوشته م یشوند، تنها نامی از ادبیات تطبیقی بر خود دارند و از نظر علمی
هیچ ارتباطی با ادبیات تطبیقی ندارند. هلال نیز بسیاری از این کتا بها را سطحی و کم مایه
می داند و با لحنی نکوهش آمیز از آنها صحبت می کند. به نظر حسام الخطیب، بسیاری از
پژوهشگران عرب با دیدگاهی سنتی و غیرتخصصی به ادبیات تطبیقی م ینگریستند و آن را
فراتر از عمل سادة مقایسه نمی دانستند. حسام الخطیب در پایان به نگرش برخی پژوهشگران
عرب اشاره م یکند که با نظریه ها و روش های نوین ادبیات تطبیقی آشنایی بیشتری دارند و
احتمال می دهد که این جریان بتواند با چالش های ادبیات تطبیقی در کشورهای عرب زبان
روبه رو شود و راه را برای گسترش ادبیات تطبیقی در این کشورهای به مثابه رشته ای مستقل
بگشاید.
خلاصه ماشینی:
با اطمینان می توان گفت که به ویژه تا قبل از دهه ١٩٨٠ به جز دو یا سه تلاش برای معرفی برخی جنبه های پیدایش ادبیات تطبیقی ، تقریبا هیچ کاری در این زمینه به زبان عربی صورت نگرفته است .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ١ نهضه الادب المقارن ٢ درباره البستانی مطالب بسیار به زبان عربی نگاشته شده ، ولی نقش الخالدی در ادبیات تطبیقی عرب چندان شناخته نبود تا اینکه من در مقالات متعدد و نیز یک کتاب نظرها را به سوی او جلب کردم .
مقاله عطیه عامر با عنوان «تاریخ ادبیات تطبیقی در مصر» که در سال ١٩٨٣ منتشر شده است ١، تاکنون یکی از منابع اصلی درباره اصطلاح «ادبیات تطبیقی » در زبان عربی به شمار می آید.
در این پژوهش پیشگام درباره تاریخچه این رشته ، عامر از فخری ابوالسعود به عنوان اولین پژوهشگری نام می برد که از اصطلاح «ادبیات تطبیقی » استفاده کرده است ، و به مقاله ای از او با عنوان «درباره ادبیات تطبیقی : تأثیرات خارجی در ادبیات عربی و انگلیسی »٢ اشاره می کند که در ٢١ سپتامبر ١٩٣٦ در الرساله منتشر شده است .
از اواخر دهه ١٩٧٠، برخی از مجلات مهم عرب ــ مانند فصول (قاهره )، عالم الفکر (کویت )، الادب الاجنبیه ، المعرفه ، و الموقف الادبی (دمشق ) ــ ویژه نامه هایی درباره ادبیات تطبیقی منتشر می شود.