چکیده:
هدف پژوهش حاضر شناسایی میزان کارایی مدل آموزشی مبتنی بر معنویت بر بهبود مؤلفههای کیفیت زندگی در دانشآموزان بود. این پژوهش، از طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 40 دانشآموز از میان 460 هزار دانشآموز دختر دبیرستانی شهرستان خرمآباد بود که طبق معیار نقطه برش در سطح نامطلوبی قرار داشتند، انتخاب شدند. 20 نفر برای گروه آزمایش و 20 نفر برای گروه کنترل انتخاب شدند. مداخله مبتنی بر آموزش معنویت طی 8 جلسه نود دقیقهای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. پس از اتمام جلسات آزمون کیفیت زندگی روی دو گروه اجرا گردید. دو ماه بعد، مجدا آزمون کیفیت زندگی بهعنوان دوره پیگیری بر روی هر دو گروه انجام شد. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس، نشان داد که بین میانگین نمرههای پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود داشت (P<0/01)، به نحوی که مداخله مبتنی بر آموزش معنویت موجب بهبود مؤلفههای کیفیت زندگی در گروه آزمایش شده است. با توجه به تأثیر مثبت باورها و اعمال مذهبی در سلامت روان، استفاده از این ظرفیتها در برنامهریزی اقدامهای بهداشت روانی، بخصوص در مورد دانشآموزان توصیه میشود.
The present paper aims at investigating the effectiveness of an educational model based on spirituality on the improving the components of life quality in high school students. The statistical population includes 460 female high school students in Khorramabad، among whom 40 were selected as sample and divided into experiment and control group (each 20 students). Intervention based on teaching spirituality in 8 sessions for 8 weeks (each 90 minutes) was made. After these sessions، both groups took the test of life quality. Two months later، both groups retook the test of life quality as follow up. The data was analyzed by covariance analysis، which show the there is a significance difference between mean scores of posttest for experiment group and control group (p<0.01). So، intervention based on teaching spirituality improved life quality in experiment group. Given the positive effect of religious beliefs and acts on mental health، it is recommended to use these capacities in planning measures for mental hygiene، especially for students.
خلاصه ماشینی:
"ب: مداخله آموزشی مبتنی بر معنویت به شیوه گروهی: آموزش معنویت در این پژوهش، برگرفته از مداخلات معنوی و مذهبی مطرحشده توسط ریچاردز و برگین بوده و با رویکرد اسلامی و محوریت مباحثی چون مراقبه، نیایش، توبه و گذشت، نوعدوستی، صبر، توکل و شکر برای گروه مورد مطالعه اجرا گردید (ریچارد و برگین، 2005، ص 241).
همانطور که در جدول مشاهده میشود، با کنترل نمره پیشآزمون، آموزش مبتنی بر معنویت موجب بهبود کیفیت زندگی و مؤلفههای آن شده است و میزان تأثیر معنویت درمانی 90 درصد بوده است.
برای پاسخ به این سؤال که آیا آموزش مبتنی بر معنویت در طی 2 ماه ماندگار مانده یا نه، از آزمون T گروههای مستقل استفاده شد، نتایج نشان داد، نمره کیفیت زندگی با T 14/18 و با سطح معناداری 704/0 تفاوت معناداری را بین پسآزمون و پیگیری نشان نمیدهد.
از سوی دیگر، اثربخشی درمانهای معنوی موجب شده است تا روشهای درمانگری معنوی، جایگاه ویژهای در بین شیوههای مهار اختلالات روانی پیدا کنند و تحقیقات مبتنی بر نظریههای رواندرمانی دینی اثربخشی این روشها را در کاهش مشکلات روانی افراد نشان دادهاند (سید، 2003).
Values and Religious Issues in Psychotherapy and Mental health, Journal of American Psychologist, v 4, P.
God help me: Toward a theoretical frame work of coping for the Psychology of religion research in the social scientific study of religious,ed, v 2, p.
The neuropsychology of religious and spiritual experience, Journal of psychology and theology, v 5, P."