چکیده:
سازمان ها و شرکت های تولیدکننده خدمات و محصولات با فشار فزاینده ای برای بهبود کارایی و اثربخشی ، کاهش هزینه ها و در نهایت کاهش قیمت تمام شده مواجه هستند. این فشارها باعث شده است مدیران در سال های اخیر با درک موقعیت خود در جستجوی یافتن راهکارهای مناسبی برای تعیین بهای تمام شده واقعی کالا و خدمات ، برقراری ارتباط بین پروژه ها و برنامه های عملیاتی و راهبردهای سازمان ، تعیین شاخص های عملکردی سازمان و مدیریت آنها و همسو ساختن فعالیت ها با رسالت و برنامه راهبردی سازمان در استفاده موثر و بهینه از منابع می باشند. در بخش دولتی اطلاعات حسابداری نه تنها از منظر منابع صرف شده بلکه از لحاظ خروجی ها و نتایج به دست آمده یعنی هزینه فعالیت ها، هزینه فرایندهای درون فعالیت ها و هزینه واحد خروجی (محصول ) و هزینه نتایج حاصل از خروجی ها می بایست در اختیار مدیران قرارگرفته تا مبنای دقیقی برای تصمیم گیری در اختیار داشته باشند. به عبارتی ، رویکردهای خروجی محوری ، شهروند محوری و بازارگرایی که رویکردهای بخش خصوصی است می بایست جایگزین رویکردهای بخش دولتی یعنی فرایند محوری ، بروکراسی مداری و انحصار گردیده و شاکله مدیریت دولتی نوین و استفاده از سیستم های نوین حسابداری بویژه روش هزینه یابی برمبنای فعالیت مورد استفاده قرار گیرد. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت می تواند تفکر هزینه یابی سنتی را دگرگون ساخته و با برقراری ارتباط منطقی بین بودجه ریزی و برنامه ریزی علاوه برکاهش قیمت تمام شده خدمات در سازمان های دولتی مزایای بهبود سیستم هزینه یابی و تخصیص هزینه های دستگاه های اجرایی ، تعیین بهای تمام شده خدمات و قیمت گذاری بصورت منطقی و دقیق تر، کنترل و نظارت بر عملیات سازمان مطابق با برنامه ریزی های انجام شده و ارزیابی صحیح تر و شفاف تر از عملکرد مدیران و دستگاه را در پی داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
اين فشارها باعث شده است مديران در سال هاي اخير با درک موقعيت خود در جستجوي يافتن راهکارهاي مناسبي براي تعيين بهاي تمام شده واقعي کالا و خدمات ، برقراري ارتباط بين پروژه ها و برنامه هاي عملياتي و راهبردهاي سازمان ، تعيين شاخص هاي عملکردي سازمان و مديريت آنها و همسو ساختن فعاليت ها با رسالت و برنامه راهبردي سازمان در استفاده مؤثر و بهينه از منابع مي باشند.
سيستم هزينه يابي بر مبناي فعاليت مي تواند تفکر هزينه يابي سنتي را دگرگون ساخته و با برقراري ارتباط منطقي بين بودجه ريزي و برنامه ريزي علاوه برکاهش قيمت تمام شده خدمات در سازمان هاي دولتي مزاياي بهبود سيستم هزينه يابي و تخصيص هزينه هاي دستگاه هاي اجرايي ، تعيين بهاي تمام شده خدمات و قيمت گذاري بصورت منطقي و دقيق تر، کنترل و نظارت بر عمليات سازمان مطابق با برنامه ريزي هاي انجام شده و ارزيابي صحيح تر و شفاف تر از عملکرد مديران و دستگاه را در پي داشته باشد.
مديران در غلبه بر اين مشکل با چالش هاي زير روبرو هستند: − تعيين بهاي تمام شده واقعي و درست کالا و خدمات − اتصال برنامه هاي عملياتي به استراتژي ها − تعيين شاخص هاي عملکردي و مديريت آنها − بهبود فرايندها − ارزيابي گزينه هاي استفاده از خدمات بيروني يا برون سپاري − همسو ساختن فعاليت ها با رسالت و برنامه راهبردي سازمان سيستم سنتي حسابداري نمي تواند بين مصرف منابع و نتايج به دست آمده به صورت مستقيم يا غيرمستقيم ارتباط برقرار کند و تنها به جمع آوري هزينه ها مي پردازد.