چکیده:
مقاله حاضر به بررسی اثر نرخ حقیقی ارز بر نرخ بیکاری در اقتصاد ایران طی دوره (١٣٨٩-١٣٥٣) می پردازد. فرضـیه اساسی که در این پژوهش مطرح می شود این است که نرخ حقیقی ارز بر نرخ بیکاری تاثیر منفی دارد. برای آزمـون این فرضیه ها با استفاده از آزمون همجمعی انگل - گرنجر و یوهانسون - جوسیلیوس روابـط بلندمـدت بـین متغیرهـا مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهند طی سال های (١٣٨٩-١٣٥٣) نرخ حقیقی ارز بـر نـرخ بیکاری اثر منفی داشته است .
خلاصه ماشینی:
"برای استفاده از روش انگل -گرنجر ابتدا ضرایب را به کمک حداقل مربعات معمولی برآورد کردیم ، سپس آزمون ساکن پذیری روی جملات اخلال را انجام داده با مقایسه مقدار انگل -گرنجر تعمیم یافته محاسبه شده و مقدار جدول آن نتیجه می گیریم که فرضیه وجود ریشه واحد برای جملات پسماند پذیرفته نمی شود و جملات پسماند ساکن می باشند، در نتیجه رابطه تعادلی بلندمدت بین متغیرهای الگو برقرار می باشد و در واقع این رابطه کاذب نیست .
ضریب منفی به دست آمده برای متغیرهای LBC و LPFP با تئوری های اقتصادی مطابقت دارد، زیرا افزایش نرخ رشد اعتبارات بانکی و نرخ رشد بهره وری نیروی کار به بیش از مقدار نرمال آن باعث کاهش بیکاری می شود.
برای بررسی تعداد بردارهای همجمع به روش یوهانسون - جوسیلیوس ابتدا می بایست وقفه بهینه با استفاده از معیارهای آکاییک یا شوارتز- بیزین در مدل خودرگرسیون برداری مشخص شود و سپس تعداد بردارهای همجمع با توجه به وقفه بهینه و آزمون های اثر یا حداکثر مقدار ویژه ، تعیین گردد و در مرحله بعد نتایج به دست آمده از برآورد بردارهای همجمع نشان داده می شود.
نتایج و توصیه های سیاستی بر اساس مدل های برآورد شده و با استفاده از آمارهای (١٣٨٩-١٣٥٣) نتایج زیر به دست آمده است که عبارت از این می باشد: نرخ حقیقی ارز بر نرخ بیکاری در ایران تأثیر منفی دارد،به این معناکه با افزایش نرخ حقیقی ارز (کاهش ارزش پول ملی )تولید کالاهای صادراتی مقرون به صرفه می شود وتولیدکنندگان کالاهای صادراتی از این بابت سود سرشاری به دست می آورند و به منظور حفظ کمیت و کیفیت تولید مبادرت به افزایش سرمایه گذاری می کنند که این رشد سرمایه گذاری پاسخگوی رشد بالای نرخ بیکاری می باشد."