چکیده:
امنیت ، همواره یکی از مهم ترین مسائلی است که انسان با آن روبرو بوده است و درطـول تاریخ سعی و تلاش انسان برای رسیدن به آن با انواع وسایل دفاعی صورت می پذیرفت . دفاع، مجموعه اقداماتی است که به لحاظ (سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و...) توسط یک کشور به منظور تضمین استقلال، حفظ تمامیت و امنیت ارضی و حراست از مردم خود در مقابل هرگونه تهاجم دشمن صورت می گیرد. این دفاع به دو صورت نظامی و غیرنظامی می باشد که امروزه، به ترتیـب دفـاع عامـل و دفـاع غیرعامـل نامیده می شوند. دفاع غیرعامل ، دفاع بدون به کارگیری مستقیم سـلاح اسـت ، و بیـشتر شـامل اقـداماتی پیش بینی شده برای مقابله با دشمن است که به نوعی هزینـه هـای دشـمن را بـالا بـرده و قـدرت دفـاعی نیروهای خودی را نیز بالا می برد. در تاریخ ایران و اسلام در عصر اسلامی ، در برخی از متون اخلاقـی و تاریخی در رابطه با مبحث دفاع غیرعامل و اصول آن، و متناسب با زمان خود، جسته و گریختـه مطـالبی وجود دارد. دفاع غیرعامل دارای مولفه های متعددی است ، مهم تـرین آنهـا کـه در دورههـای گذشـته مورد توجه بودهاند عبارتند از: مکانیابی ، استحکامات، فریـب ، اسـتتار، اختفـاء و پوشـش . از ایـن میـان مکانیابی ، استحکامات و فریب ، بیشتر مورد توجه بوده است . مکانیابی به ویژه در جایگیری صـحیح احداث شهرها و نیز استقرار لشکرها در محل مناسب مورد توجه بود. استحکامات بـه ویـژه در سـاختار شهری و عناصر سه گانه کهن دژ، شارستان و ربض و عناصر دفاعی آن مانند بارو، برج و دروازه متبلـور بود. فریب ، جایگاه خاص خود را داشته و دارد، همواره تلاش می شده است ، با حیله و فریب بر دشـمن برتری یابند. بررسی موارد ذکر شده، موضوع مقالة حاضر خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
برای نمونه باروهای شهری درتاریخ جهان اسلام، به ویژه ایران، نمونـة دفـاع غیرعامل مهمی درساختار شهرها محسوب می شدند و تا دورة قاجار(جنگ هـای ایـران و روس) کارکرد مفید داشتند، اما با تغییر سلاحها، به ویژه در دورة جدید و به کارگیری سلاحهای آتشین ، دیگر باروهای شهر در امر دفاع مفید و موثر نبودند، سلاحی مانند توپ به آسانی می توانست بارو را منهدم سازد، بدین ترتیب بود نقش خندق و دروازهها در امردفاع غیرعامل شهری که بـا تغییـر زمان، کارکرد خود را در دفاع غیر عامل شهری از دست دادند.
هروی به موارد بسیار مهمی اشاره نموده است که در وارد آوردن ضربه به دشمن بدون درگیری نقش مهمی داشت ، به نظـر او محاصره شوندگان شهری، باید ساختمانهای نزدیک به سرزمین خود را ویران نموده، سنگ های آن را به داخل قلعه منتقل می نمودند، چرا که سنگ بهترین وسیله بـرای اسـتفادة افـراد در زمـان حمله بود، همچنین تمام چوبها و پل ها باید تخریب و به داخل شهر انتقال داده می شد، چاهها و منبع های آب علاوه بر این که باید تخریب می شدند، باید لاشه های سمی و آبهای کشنده و جیوه وگازهای متصاعد شونده در آنها [منابع و چاههای آب] می ریختند٤ و در محـل اقامـت دشـمن ، ________________________________________________________________ ١ منصوربن سعیدمبارکشاه: معروف بـه فخـر مـدبر(١٣٤٦)، آداب الحـرب و الـشجاعه ، تـصحیح و اهتمـام احمـد سـهیلی خوانساری، تهران: انتشارات اقبال، صص ٢٨٢-٢٨٣.