چکیده:
دیک هبدایج به عنوان یکـی از نخـستین فـارغالتحـصیلان مکتـب مطالعـات فرهنگـی بیرمنگام، با نوشتن کتابی با عنوان «خردهفرهنگ : معنای سبک» که در سـال ١٩٧٩ منتـشر شـد، تحولی نظری از مفهوم جامعه شناختی گروهها و رفتار جوانی که عمدتا در قالب کـژروی ارائـه می شد، به سوی نظریه پردازی درباره خردهفرهنگ و رفتار خردهفرهنگی در قالب انتخاب سـبک پوشش ، آرایش و مهمتر از همه موسیقی خاص و متمایز با دیگران- که شامل فرهنگ بزرگترها یا والدین ، فرهنگ رسمی و هژمونیک جامعه و دیگران رقیب می شد، آشکار می سـازد. هبـدایج با ارائه چارچوب نظری برخاسته از منظومه فکری چپ و به طور خـاص اندیـشه هـای آنتونیـو گرامشی ، به بررسی موردی خردهفرهنگ پانکهـا در بریتانیـای پـس از جنـگ مـی پـردازد. بـا خوانش مهمترین ایدههای کتاب، می توان اهمیت زمین و زمینه تاریخی و انضمامی شکل گیـری و نمو خردهفرهنگ های جوانان سفید طبقه کارگری انگلیسی را دریافت . علاوه بر ایـن تـلاش مقاله بر نشان دادن وجهی از ساختار کتاب، و مهمترین نقاط ضعف یا کاستی های آن است .
خلاصه ماشینی:
سبک پانـک هـا از طريق دلالت بر تفاوت ها با همه هويت ديگر گـروه هـا و خـرده فرهنـگ هـا و حتـي طبقات اجتماعي به طور ضمني دلالتي بي مکان و در زمان را به وجود مي آورد که مثلا در مورد پوشش سعي دارد تا تاريخ کلي پوشش فرهنگ هاي جوانان طبقه کارگري بريتانيـا پس از جنگ را در خود جمع و بازتوليد کند و در ايـن راه بـه ميـراث فرهنگـي طبقـه کارگري بي اعتنا نبوده ، بلکه ترکيبي از عناصر متعلـق بـه برهـه هـاي مختلـف را ايجـاد مي کند.
اما با توجه بـه آنچـه کـه خـود هبدايج (٣٦ :١٩٧٩ ,Hebdige) در توصيف موسيقي رگه و راستافارين در کتاب ارائـه مي دهد و آنها را منابع نمادين مقاومت در برابر فرهنگ سـفيد و فرادسـتي نـژادي و در معنايي سياسي و پراتيک ، مقاومت در برابر استعمار مي خواند، مي توان چنين گفـت کـه جوانان سفيد طبقه کارگري انگلستان بـراي مبـارزه بـا آنچـه از منظـر ايـشان هژمـوني فرهنگي بوده و در مفهوم فرهنگ والدين يا بزرگترها مجسم شـده اسـت ، از ابـژه هـايي بهره برده اند که خود به غايت ضداستعمار و ضدهژمونيک بوده اند و در فضا يا پيوسـتار نشانه اي متعلق به بردگان و مستعمره نشين ها که به طور انضمامي و تاريخي شکل گرفتـه است ، نشاندار مي شده اند.