چکیده:
واقعیت این است که هر چند اجرای برنامههای پنج ساله توسعه در ایران از سال 1368 تا سال 1388 با توفیقاتی همراه بوده است؛ اما نتیجه اجرای برخی برنامهها، موجب بروز عدم تعادلهای منطقهای در بسیاری از مناطق جغرافیایی کشور (بویژه مناطق مرکزی در قیاس با مناطق پیرامونی)، شده و این اتفاق، نه تنها کیفیت زندگی مردمان کشور را به شدت کاهش داده، بلکه باعث بروز مسائل زیادی در حوزههای مختلف شده است. از جمله برنامههای یاد شده میتوان به برنامه چهارم کشور اشاره کرد که به دلیل ضعف و ناکارآمدی روشهای مدیریتی، موجب گسترش ناپایداری در بسیاری از بخشهای کشور شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از شاخصهای مختلف توسعه (شاخصهای اقتصادی– زیربنایی و اجتماعی–فرهنگی) به منظور مقایسه سطح توسعهیافتگی استانهای کشور انجام شده است. گردآوری دادهها به صورت کتابخانهای بوده و در تحلیل دادهها از مدل تاکسونومی عددی استفاده شده است. در طراحی نقشههای موضوعی نیز از نرمافزار GIS بهره گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که: ارزیابی فرآیند توسعه در استانهای مختلف ایران به صورت تطبیقی بیانگر عدم توازن توسعهیافتگی در آنها بوده و شکاف توسعه در برنامه چهارم توسعه در مقایسه با برنامه سوم نه تنها ترمیم نشده؛ بلکه روند افزایشی نیز داشته است.
Five-Year Programs have been performed for 20 years، from1368 to 1380، in Iran. Even though there have been numerous forward steps with regard to development، there is no developmental balance between various geographical parts of the country particularly central parts and peripheral parts. The main question in the core issue of this paper is that; does the performance of fourth program increased or decreased the existing gap between peripheral and central regions? This question has been considered through 24 criteria and standards of economic- infra structural and socio-cultural. This descriptive-analytical study by using developmental criteria has been developed in order to compare the development level of the provinces. All data extracted from books، documents، papers، and laws of the country and then data analysis have done on the base of numerical taxonomy via Excel software. Process of development in different provinces of Iran has been determined by diagrams in order to show concrete analogy. Furthermore، for designing thematic map of country in every period and in 5 levels، GIS software has been used and finally situation of all provinces have been analyzed. Results of this study demonstrate that: 1-Development process has existed in all provinces of Iran during fourth program. 2-Assessment of development process in the form of comparative comparison in various parts of Iran proves unbalance development. 3- Developmental gaps in fourth program in comparison with third program not only have not been remedied but also have increased.
خلاصه ماشینی:
"١٥٠١٧ شده است و این نکته نشانگر آن است که گرچه وضع هر دو استان نسبت به مقطع قبل از لحاظ درجه توسعه یافتگی بهتر شده است و این رقم کاهش یافته است ولی در عمل فاصله دو استان از لحاظ توسعه بیشتر شده است به عبارت دیگر اینگونه میتوان گفت که فاصله توسعه یافتگی دو استان یزد و سیستان و بلوچستان به عنوان استان های دارای رتبه اول و آخر در هردو مقطع زمانی پایان برنامه سوم توسعه و پایان برنامه چهارم توسعه افزایش یافته است .
بطورکلی با مقایسه درجه توسعه یافتگی استانها در پایان برنامه سوم و چهارم توسعه مشخص میشود که درجه توسعه - یافتگی تمامی استان ها در پایان برنامه چهارم نسبت به پایان برنامه سوم بهتر شده است یعنی این عدد به صفر نزدیکتر شده است ولی مسئله قابل توجه علاوه بر افزایش فاصله استان اول و آخر این میباشد که هیچ تغییری در رتبه استان های اول ، دوم و سوم یعنی استانهای یزد، سمنان و مرکزی رخ نداده است و این مسئله تاحدودی در مورد استانهای انتهایی کشور نیز صادق می باشد به طوری که جایگاه دو استان انتهایی کشور یعنی کردستان و سیستان و بلوچستان در پایان دو دوره تغییری پیدا نکرده است .
مشاهده میشود که علی رغم افزایش درجه توسعه یافتگی تمامی استانها در سال ١٣٨٨ نسبت به سال ١٣٨٣ شکاف توسعه بین این استانها با استان اول به کشور نیز افزایش یافته است ."