چکیده:
این مطالعه به بررسی تجربی تاثیر فساد بر نرخ پس انداز می پردازد. این واقعیت پذیرفته شده است که کنار گذاشتن بخشی از تولید به معنی به وجود آمدن پس انداز و تبدیل آن به سرمایه هـای تولیـدی بـرای حفظ سطح رفاه موجود و دستیابی به سطح رفاه بالاتر امری کاملا ضروری است . به عبارت دیگـر حتـی اگر جامعه ای بخواهد در موقعیت فعلی خود باقی بماند و دچار کاهش رفاه نشود، انجام پس انـداز امـری ضروری است . پس انداز بستگی به دو دسته عوامـل دارد: ١- انگیـزه بـرای پـس انـداز ٢- توانـایی بـرای پس انداز. دلایلی وجود دارد که فساد تعداد زیادی از این انگیزه ها را از بین می برد وتوانایی برای پس انداز را ضعیف می کند. از جمله فساد با افزایش فرار سرمایه ، کاهش رشد اقتصـادی ، افـزایش تـورم ، افـزایش نابرابری درآمدی ، کاهش سرمایه گذاری داخلی و خارجی و ... می تواند منجر به کاهش پس انداز شود. لذا با توجه به اهمیت موضوع پس انداز از یک طرف و وجود شواهد و نظریاتی مبنی بر تـاثیرمنفی فسـاد بـر پس انداز از طرف دیگر، در این مطالعه به بررسی تاثیر فساد بر پـس انـداز در قالـب الگوهـای پانـل دیتـا پرداخته شده است . در این مطالعه دو معادله برآورد می شود که در یکی به بررسـی تـاثیر فسـاد بـر نـرخ پس انداز ناخالص داخلی با استفاده از نمونه ای شامل ١٠٠ کشور و در دیگری به مطالعه ی تاثیر فسـاد بـر نرخ پس انداز ناخالص ملی با استفاده از نمونه ای شامل ١٠٤ کشور می پردازیم . شاخص به کارگرفته شـده در این تحقیق به عنوان نماینده ی سطح فساد، شاخص کنترل فساد١ است که توسط بانک جهـانی منتشـر می شود و دوره ی مورد بررسی ١٩٩٦ تا ٢٠٠٩ است . نتایج به دست آمده نشان دهنده ی تایید فرضیه اصلی این تحقیق است به این معنی که سطح فساد بیشتر با ثابـت بـودن سـایر شـرایط منجـر بـه کـاهش نـرخ پس انداز(داخلی و ملی ) می شود.
خلاصه ماشینی:
نتايج به دست آمده نشان دهنده ي تاييد فرضيه اصلي اين تحقيق است به اين معني که سطح فساد بيشتر با ثابـت بـودن سـاير شـرايط منجـر بـه کـاهش نـرخ پس انداز(داخلي و ملي ) مي شود.
براي استخراج نتـايج تجربي و بررسي فرضيه ي اصلي اين تحقيق مبني بـر تـاثير منفـي فسـاد بـر نـرخ پـس انـداز، از نمونه اي شامل ١٠٠ کشور براي تخمين معادلـه اي بـراي نـرخ پـس انـداز ناخـالص داخلـي و از نمونه اي شامل ١٠٤ کشور براي تخمين معادله اي براي نرخ پس انداز ناخالص ملي استفاده شده است .
از دلايل اين موضوع که "سطح بالاتر فساد، رشد اقتصـادي را کاهش مي دهد" بايد به مجموعه مطالعات انجام گرفته در بانک جهاني اشاره نمود کـه بصـورت خلاصه علل زير را به عنوان دلايل کاهش رشد بـر اثـر افـزايش فسـاد مـالي در کشـورها ذکـر 1 مي کنند : ١) نقش بازدارندگي فساد بر روي سرمايه گذاري و فعاليت هاي اقتصادي بخـش خصوصـي موجب کاهش توليد و درآمدها و افزايش هزينه هاي دولتي مي شـود.
متغير ديگري که کانال تاثير غيرمستقيم فساد بر پـس انـداز اسـت ، تـورم مـي باشـد، زيـرا در صورت وجود سطح بالاي فساد، فرار مالياتي و هزينه هاي جمع آوري ماليات افزايش مي يابد کـه اين امر منجر به تحريک دولت براي چاپ پول شده کـه در نهايـت تـورم را بـه دنبـال خواهـد داشت .
از آنجا که مقدار بالاتر شاخص کنترل فساد، نشان دهنده سطح پايين تر فساد است ، بنابراين مثبت بودن اين ضريب بيانگر وجود رابطه منفي بـين فسـاد و نرخ پس انداز ناخالص داخلي است .
, (2000), Infation and corruption, Working Paper No. HBS 00-053, Harvard University, Cambridge, MA 11- Deaton, Angus(1977),"Involuntary Saving through Unanticipated Inflation," American Economic Review, 67 899-910.