چکیده:
در قرن هفتم ه . ق . همزمان با تاسیس امپراتوری مغول حاکمیت عناصر ایرانی بر کرانه های جنوبی خلیج فارس به وسیله حکومت های محلی جزایر و بنادر انجام می گرفت . در این میان با توجه به شدت تهاجم مغولان و مصون ماندن ایالت های جنوبی در پی سیاست مدبرانه حکام آن ها ، دو ایالت فارس و کرمان برای تجارت در خلیج فارس اهمیت یافتند. اگر چه با توجه به توسعه فارس در زمان اتابک ابوبکر سعد زنگی و فتح کیش به وسیله او توجه مغولان در ابتدا به فارس معطوف شد، اما با مرگ این حاکم و شورش هایی که بر ضد مغولان در آن جا رخ داد. توجه مغولان به سوی کرمان و حاکمان آن ، قراختاییان معطوف شد . این حکام نیز روابط خود را با دربار مغول تحکیم کردند و به نوبه خود به گسترش نفوذ در خلیج فارس پرداختند. نتیجه این امر افزایش نقش و اهمیت هرمز در اقتصاد و سیاست خلیج فارس بود. بدین صورت که سیاست ایلخانان در قبال خلیج فارس و نگاه آنان به حکومت محلی کرمان و تدابیر حکام قراختایی در برقراری رابطه درست با آنان ، نقش زیادی در رونق کرمان و متعاقب آن هرمز به عنوان دروازه تجارت دریایی آن بر عهده داشت . آن هنگام نیز که حکام قراختایی بر اثر بی کفایتی و رابطه نامناسب خود با ایلخانان زمینه دخالت آنان در امور کرمان و نهایت انقراض خود را فراهم آوردند، ملوک هرمز با تدابیر خود و عدم همراهی با کرمان و انتقال مرکز قدرتشان به جزیره جرون ، قدرت و ماندگاری خود را در اقتصاد دریایی ایران به صورت یک تنه تضمین نمودند.
خلاصه ماشینی:
بدین صورت که سیاست ایلخانان در قبال خلیج فارس و نگاه آنان به حکومت محلی کرمان و تدابیر حکام قراختایی در برقراری رابطه درست با آنان ، نقش زیادی در رونق کرمان و متعاقب آن هرمز به عنوان دروازه تجارت دریایی آن بر عهده داشت .
) و افتادن فارس به دست حکام مغولی، تغییر سیاست مغولان در زمان حکومت منگوقاآن نسبت به حکومت عباسیان و اسماعیلیان (وصاف الحضره ، ١٣٣٨: ٢٨٦، منشی کرمانی، ١٣٦٢: ٢٢) و نیاز به حکومت محلی کرمان در دفع این مراکز قدرت ، این بار دولت قراختاییان در نزد ایلخانان موقعیت خاصی یافت .
در باب روابط ایلخانان با قراختاییان پژوهش های متعددی در منابع متأخر که مهم ترین آنان تاریخ شاهی قراختاییان کرمان از مؤلفی گمنام ، سمط العلی للحضرق العلیا، اثر منشی کرمانی، و در تحقیقات جدید نیز محققینی چون عباس اقبال آشتیانی در کتاب مطالعاتی در باب بحرین و جزایر و سواحل خلیج فارس ، و فریدون اللهیاری در پژوهش خود تحت عنوان : بررسی تحلیلی روند و راهبرد تکاپوهای سیاسی قراختاییان کرمان در دوران فترت اولیه مغول در ایران ، به بررسی این روابط پرداخته اند اما در زمینه ره آورد این ارتباط در توسعه اقتصادی هرمز، تا کنون تحقیق مستقلی صورت نپذیرفته است .
(حافظ ابرو،١٣٧٥: ٥٩) اما این شرایط به صورت مداوم از سوی محمود قلهاتی در ارتباط با حکام قراختایی پیش نرفت و در ادامه با شکست او درکیش از حاکم مغولی فارس ، و روی کار آمدن ترکان خاتون در کرمان و اقدامات او، هرمز خود را به همراهی با کرمان ناگزیر دید که این همراهی به تداوم توسعه هرمز انجامید.