چکیده:
پیشینه نمادهای تقویمی در هنر ایران که شامل صور فلکی و نشانه های نجومی است، به دوران پیش از تاریخ بازمی گردد. این نمادها در آثار باستانی ایران ظاهرشده و با اشکال فراوان در آثار هنری دوره اسلامی ظهور یافته اند. اواخر سده دوم هجری مباحث نجوم هندی نیز، به نجوم اسلامی راهیافت. توجه حاکمان زمانه به علم نجوم، سبب افزایش اهمیت آن در میان ساکنان گستره اسلامی و موجب نفوذ تحولات علائم رصدی در آثار هنری گردید که سفال و نقوش آن یکی از این موارد بود. هنرمندان مسلمان، بسیاری از نقش های نمادین هنر کهن ایران را تعدیل و با هماهنگ ساختن نقش مایه های دوره اسلامی ازطریق جهان بینی اسلامی، آنها را زنده نگاه داشتند. بسیاری از نقوش برجای مانده از دوره اسلامی، برمبنای مفاهیم نمادینی شکل گرفته اند که مسائل مذهبی و اعتقادی را در خود بازتاب می دهند.
بنابر آنچه بیان شد و نظر به اینکه سفالگران ایرانی در هر دوره ای از نقش مایه ای برای تزئین استفاده می کردند، چنین پرسش هایی زیر قابل طرح است؛ نخست اینکه هنرمندان نقش مایه ها را به غیر از تزئین در چه زمینه های دیگری به کار می بردند. دیگر آنکه، سفالگران به چه منظور از نمادهای نجومی بهره می جستند.
این پژوهش دارای نظامی کیفی و راهبردی است که یافته اندوزی داده های آن با روشهای پژوهشی، میدانی و اسنادی صورت پذیرفته است. هدف اصلی این مقاله هم شناخت نقوش نجومی سفالینه های اسگرافیاتو موسسه موزه های بنیاد مستضعفان، با استفاده از تطبیق نمادهای رصدی و آثار سفالی مجموعه های دیگر است.
بررسی های انجام شده در پژوهش حاضر بیانگر آن است که چون محبوبیت نجوم در سده های میانی دوره اسلامی برای تزئین اشیا با بروج فلکی و تجسم شخصیتی سیارات آغازشد، سبب شد تا به این باور که اشیای نجومی با قدرت طلسمی تزئیناتی، فرد را قادر به قدرت غیبی ستاره ها و درنتیجه محافظت از فرد موردنظر دربرابر بیماریها، شکست ها و بداقبالی ها می کنند، قوت بخشد.