چکیده:
مساله شرط و مباحث مرتبط به آن از جمله مسائلی است که در فقه امامیه و فقه عامه از اهمیت بالایی برخوردار است و به تبع آن در حقوق مدنی جایگاه خاصی دارد. شرط به اعتبار زمان اشتراط در عقد به شرط ابتدایی، شرط الحاقی، شرط بنایی و شرط ضمن عقد تقسیم میشود. شرط بنایی، شرط قبل از عقد است که مورد موافقت قرار گرفته و عقد بر مبنای آن واقع میشود. در بین فقهاء در مورد صحت یا بطلان شرط بنایی اتفاق نظر وجود ندارد مشهور فقهای متقدم امامیه و عامه معتقدند که شرط باید در ضمن عقد و مقترن با آن باشد تا لازمالوفاء باشد و به همین خاطر شرط بنایی را باطل میدانند، عدهای از فقهاء قول به صحت شرط بنایی و عدهای قول به تفصیل شرط بنایی دادهاند، اما فقهای متاخر معتقدند شرط بنایی نافذ است. در حقوق ایران حقوقدانان معتقدند شرط بنایی نافذ است و بر خلاف رویه جاری قانونگذار از نظر اقلیت فقهاء پیروی کرده و در مواد 1113 و 1128 قانون مدنی، شرط بنایی را معتبر و لازمالاجرا دانسته است و به کمک مواد 410 و 413 و 354 قانون مدنی قابل توجیه میباشد.
The issue of condition and related discussion is one of the problems that has a high importance in Imamiyeh and public jurisprudence and hence it has special place in civil law. The primary condition and supplemental and constructive due to the time of conditioning is divided into condition(concluded antecedent agreement) and stipulation. The constructive condition is the condition before the contract which is agreed upon and the contract is based on it. There is no unanimity between precedent jurisprudents about correctness or void of constructive condition. Well-known jurisprudents believe that condition should be interim contract and coincide with it so that it could be recognized necessitation so it void. Some jurisprudents opinion the correctness of constructive condition and some believe in its void and provided some details but subsequent jurisprudents believe constructive condition is valid. Lawyers in Iran believe that the constructive condition is valid. and legislator follow the effect of minority jurisprudents opposed to the current procedure and in1113 and 1128 of civil code of the constructive condition is considered a valid and binding and with the help of articles 410، 413، 354 civil code is justifiable .
خلاصه ماشینی:
"کمیسیون استفتائات شورای عالی قضایی هم به تفسیر ماده 1128 قانون مدنی پرداخته است: کمیسیون مذکور در پاسخ به این سؤال که اگر مردی قبل از ازدواج خود را بر خلاف واقع کارمند یا لیسانسیه و یا دکتر یا مهندس معرفی نماید و بعد خلاف آن کشف و یا این که خود را سالم معرفی کند در حالی که مبتلا به بیماری های صرع و یا امراض صعبالعلاج بوده باشد و یا اینکه خود را مجرد معرفی کند و بعد معلوم شود که معیل بوده آیا این امر موجب صدق تدلیس و ثبوت حق فسخ برای زوجه میباشد یا خیر؟ کمیسیون استفتائات شورای عالی قضائی در تاریخ 30/1/1363 در پاسخ به سؤال مذکور بیان میدارد: «با توجه به مسأله شماره 13 صفحه 295 جلد دوم تحریرالوسیله مخصوصا با ملاحظه ذیل همین مسأله و با عنایت به مفهوم مخالف مسأله 14 صفحه 296 در دو مورد اول تدلیس صدق میکند و حق فسخ موجود است، زیرا که در مثال اول هر یک از صفات مذکور که زوج خود را واجد آن صفات معرفی کرده عرفا از صفات کمالی معرفی میشود و عقد ازدواج «مبنیا علیها» واقع شده است و در مثال دوم نیز صرع و مرض مزمن و صعبالعلاج عرفا نقص است و عقد ازدواج نیز طبعا و به قرینه معرفی خود با سلامت مزاج مبنی بر عدم آنها نقصها واقع گردیده است که در صورت انتقاد سلامت قبل از ازدواج حق فسخ وجود دارد و در مثال سوم اگر عرفا صفت مجردبودن از صفات کمال محسوب بشود در این صورت زوجه به استناد مسأله 13-14 صفحه 296 و 295 جلد 2 تحریرالوسیله حق تقاضای فسخ را دارد و فرقی نیست بین این که مرد ابتدا خود را مجرد معرفی کند یا بعد از پرسش و سؤال ولیکن صفات کمال محسوببودن شمرد به نظر عرف غیر معلوم است بنابراین راه حل قضیه موقوف و موکول به نظر و تشخیص مقامات قضائی ذیصلاح است که تا به چه صورتی تشخیص دهد»( کمیسیون استفتائات و مشاورین حقوقی شورای عالی قضائی،2، 40)."