چکیده:
با تهاجم فرهنگی در دو قرن اخیر بر جوامع اسلامی، موضوع پوشش و حجاب جزء جنجال برانگیزترین مسائل مطرح شده قرار گرفته که نتیجه آن دست کم از نظر برخی ایجاد تردید در ضرورت آن بوده است. مسأله حجاب از مهمترین مسائلی است که بعد از انقلاب اسلامی تاکنون مسؤولان نظام جمهوری اسلامی را به خود مشغول داشته است. از نظر جامعهشناسی، حجاب مانند هر پدیده اجتماعی دارای بنیادهای اجتماعی است که مقوم آن هستند. یکی از این بنیادها و مقومها، اعتماد میباشد. اعتماد اجتماعی یکی از مقولات و عناصر بنیادین در برقراری تعامل اجتماعی و یکی از عناصر اساسی نظم در جامعه است. در چند دهه اخیر مفهوم اعتماد اجتماعی با چشم اندازهای متفاوتی در نظریات اجتماعی مطرح گردیده و به عنوان یکی از مهمترین مبینهای جهان مدرن مطرح است. در این مقاله تلاش میشود تا با بهرهگیری از مفهوم اعتماد، حجاب زنان را توضیح دهد. روش تحقیق پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه مشخصات زمینه ای و حجاب 390 زن بین سنین 15-30 سال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مؤلفههای اعتماد( میزان اعتماد به صدا و سینما و مسؤولین دولتی، میزان اعتماد عمومی و میزان اعتماد به خانواده) از یک سو و میزان حجاب از سوی دیگر، رابطه معناداری وجود دارد. بیشتر افرادی که به مسولین دولتی و صدا و سیما اعتماد کم دارند، از اعتماد عمومی کمی برخوردارند و همچنین به خانواده خود، کمتر اعتماد دارند، بدحجاب هستند و کسانی که در این مؤلفهها میزان بیشتری از اعتماد را دارند، محجبه هستند.
خلاصه ماشینی:
"مطالعه میدانی انجام شده در سطح شهر تهران در تابستان 1380 نشان میدهد حدود 54 درصد از زنان تهرانی دارای پوشش کمتر یا غیر اسلامی و غیر قانونی در معابر عمومی هستند(رضایی، 1382: 43).
توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه "چقدر از موی پاسخگو دیده میشود؟" مقولهها تعداد درصد فراوانی اصلا 166 5420 کم 129 1330 متوسط 70 9170 زیاد 21 550 خیلی زیاد 4 11 جمع 390 100 بیشترین نوع جوراب جامعه آماری جوراب ضخیم بوده است.
توزیع پاسخگویان بر حسب اینکه "چقدر از لباسهای بدنما استفاده می کنید؟" مقوله ها تعداد درصد فراوانی اصلا 237 8/61 کم 84 00/22 متوسط 50 05/13 زیاد 10 6/2 خیلی زیاد 2 5/0 جمع 383 100 گمشده 7 8/1 میزان کمی از زنان از وسایل آرایش استفاده نمی کنند(35.
با بررسی تحقیقات مختلف مشخص شد که عوامل اجتماعی مختلفی بر اعتماد اجتماعی تأثیر دارند، که عبارتند از: 1- رضایت از زندگی(ابراهیمی لویه، 1385؛ آرام، 1388، هزارجریبی، 1388)؛ 2- احساس امنیت (امیرکافی، 1374؛ عباس زاده، 1383؛ کامران و همکار، 1388؛ امیرپور، 1386؛ منصوریان و دیگری، 1388؛ ابراهیمی لویه، 1385؛ آرام، 1388؛ رجبلو، 1385؛ قدیمی، 1386؛ کتابی و دیگران، 1389؛ هزارجریبی، 1388)؛ 3- استفاده از رسانه های جمعی(رجبلو، 1385؛ پورجبلی، 1385)؛ 4- دگرخواهی(امیرکافی، 1374؛ امیرپور، 1386؛ کامران و همکار، 1388؛ آراسته و همکار، 1388؛هزارجریبی، 1388)؛ 5- دینداری(ابراهیمی لویه، 1385؛ رجبلو، 1385؛ حیدرآبادی، 1388؛ افشانی و همکاران، 1388؛ قریشی راد و همکاران، 1388؛ کتابی و همکاران، 1389)؛ 6- ارزش های اخلاقی (آرام، 1388؛ کتابی، 1389)، 7- احساس عدالت اجتماعی(رجبلو، 1385؛ کتابی، 1389) بنابراین، با توجه به موارد فوق، می توان تحلیلهای سه متغیر را(در حد توان) انجام داد."