چکیده:
یکی از گونه های ادبی در ادب رسمی و فرهنگ مردم ایـران چیسـتان اسـت . چیسـتان نـوعی تفنن ادبی است که جز کارکرد سرگرم کننده ، جنبه های آموزشی و فرهنگـی دیگـری نیـز دارد. این گونه ادبی در ادبیات محلی مناطق مختلف ایران از تنـوع فراوانـی برخـوردار اسـت و ـا نام هایی مانند چیزچیزک، مّتلوکه ، واگوشک ، تشتانوک، چاچاک، چنچن ، چوچه ، چیچیکـی، چاوچه ، ماتال ، مسئله ، تاپماجالار و نظایر آن شناخته میشود. در این مقالـه بـه بررسـی ابعـ د ادبی و هنری و درون مایه هـای چیسـتان مـیپـردازیم و ضـمن شـک شناسـی و سـاختاریابی صوری و معنایی آن در مناطق مختلف ، انواع و کارکردها و مضامین آن ها را بررسی و تحلیـل میکنیم . گونه شناسی این نوع ادبی در فرهنگ عامه ، مـا را بـا تنـوع در بهـره گیـری از اوقـات فراغت و چگونگی آمادگی ذهنی و تربیت کودکان و جوانـان بـرای ورود بـه عرصـه زنـدگی آشنا میکند.
Riddles (Chistan) is one of the genres of Iranians official literature and cultures. Riddle (Crux) is a kind of fun literary work، which has educational and cultural function too.
This genre has many different forms and names in the local literature of different regions of Iran; some of which include: Chyzchyzk، Mattaloukeh، Vagoushak، Teshlanouk، Chachak، Chenchen، Chucheh، Chichiki، Chawcheh، Mataal، Mas’aleh، Tapmajalar، and alik. This paper examines the literary and artistic aspects of this genre، and explains its corresponding themes. In addition to finding its formal and semantic structure and morphology in different areas of iran، we further investigate types، functions and themes، and analyze the implications of Riddles.
The study of this literal genre in our folklore will familiarize us with various ways of exploiting our free times، and on how prepare and educate our children and teenagers so that they enter the real-life arena.
خلاصه ماشینی:
"(28 :1383) چیستان یا لغز در لغت به معنای سخن پوشیده است ؛ زیرا این نوع سـخن در زبـان فارسـی به صورت استفهامی بیان میشـود و اغلـب بـا کلمـه مرکـب «چیسـت آن » مـیآیـد کـه آن را دراصطلاح «چیستان » نامیده اند (داد، ١٣٧١: ١٠٨)؛ مثال : چیست اندر دهان بیدندانش هرچه افتاد ریزریز کند چون زدی در دو چشم او انگشت در زمان هر دو گوش تیز کند (پاسخ : قیچی) دلیل این نام گذاری هم این بوده که چیستان های منظوم اغلب با «چیست آن » آغاز مـی شـده است : چیست آن درج زمردرنگ ناپیدادهان یا چیست آن قصر بی در و روزن .
چیستان ها با توجه به طبیعت و فرهنگ مردم هر منطقه شکل گرفته است که مردم آن منطقه بـا آن سروکار دارند و کم وبیش آن را میشناسند؛ برای مثال چیسـتان زردم ، زردآلـو نـیم ، گـرمم شفتالو نیم ، در باغ حسن خانم ، خـوراک بزرگـانم ، بـرای مـردم منـاطقی از خراسـان جنـوب ملموس تر و آشناتر است تا مناطقی که با این ماده سروکار ندارند و از قرینه های زردی، گرمی، باغ حسن خان و خوراک بزرگان بودن ، مـیتواننـد بـه آسـانی آن را شناسـایی کننـد و بگوینـد «زعفران » است .
چیستان های ادبی گاه چند بیت است و نسبت بـه شـکل عامیانـه بلنـد ر؛ مانند این بیت در «لغز شمع »: آن چیست که در انجمنش جا باشد خورشیدعذار و سروبالا باشد جانش نبود ولی بمیرد هر روز این طرفه که بنشسته و برپا باشد (ملا احمد سراج سبزواری) - چیستان های عامیانه و محلی: در فرهنگ مردم ریشه دارد و سینه به سینه نقل شـده ، سـپس به شعر درآمده است ."