چکیده:
طبق نظریه ثبات هژمونیک برای به وجود آوردن و توسعه کامل اقتصاد لیبرالی بازار جهانی یک
هژمون یعنی یک قدرت حاکم نظامی و اقتصادی مورد نیاز است ودرصورت افول هژمون، اقتصاد جهانی
با بحران های مختلف مواجه می شود. با این حال عد های بر این باورند که حتی در صورت افول هژمون،
م یتوان اقتصاد جهانی را مدیریت کرد و این کار ب هوسیله همان نهادهایی انجام می گیرد که در دوران
هژمونی ایجاد شده اند.اقتصاد جهانی که متاثر از نقش ایالات متحده آمریکا شکل گرفته و رو به تکامل
نهاد، بعد از افول نقش هژمونی این کشور با بحران های متعددی مواجه و چالش هایی نیز فرا روی
تجارت چند جانبه ایجاد نمود. طولانی شدن مذاکرات دور اروگوئه، عدم توافق آمریکا و اتحادیه اروپا در
خصوص کاهش حمایت ها، شکست اجلاس وزرای گات در 1982 ، افزایش قدرت کشورهای در حال
توسعه و دنباله روی اعضای سازمان جهانی تجارت از منافع ملی و شکست مذاکرات 1999 سیاتل و
کانکون از جمله این موارد محسوب میشود. از سوی دیگر تلاش قدر تهای بزرگ اقتصادی در دهه 1970برای مدیریت اقتصاد جهانی و تاسیس گروه هفت و سپس گروه هشت نیز بر اساس نظریه ثبات
هژمونیک در راستای تلاش برای مدیریت بحران پس از افول هژمونی آمریکا تلقی می شود.
A passing view at twentieth century history indicates that the capitalist
system has always been faced to political, economic and military crises.
Although the theories on international political economy have some common
points over the very existence of such a crisis, but, they have different views on
the nature, causes, depth and strategic ways to go out of it as well.
The theory of hegemonic stability with different view and scientific-historic
attitude, seeks to know the crisis and its causes and effects. From the view
point of this theory, the most important growth factor in international political
economy returns to the existence of a hegemony. Therefore, the crisis in the
world political economy arises from its decline, while, the growth and
prosperity in the world economy during decades of 1950 and 1960 resulting
from the United States hegemony and its mechanisms such as GATT, WTO,
IMF and WB, besides the West's security guarantee through NATO and energy
security; the world economy crisis and its negative consequences for
multilateral trading during 1970 decade onward resulted from U.S. hegemony
decline
خلاصه ماشینی:
لذا در این تحقیق سعی شده است نقش آمریکا در شکل گیری اقتصاد سیاسی جهانی پـس از جنـگ ◊ ٩٢ فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره شانزدهم / پاییز١٣٩٠ جهانی دوم (تشکیل برتون وودز شامل بانک جهانی ، صندوق بین المللی پول ، گـات و سـازمان تجـارت جهانی و علل افول هژمونی آمریکا و فروپاشی نظام مبتنی بر آن در سال ١٩٧١ و بروز بحـران در نظـام سرمایه داری و پیامدهای منفی آن برروند شکل گیری و تکامل تجارت چندجانبه مورد بررسی قرار گیرد.
(١٣) بر این اساس قدرت های بزرگ اقتصادی در دهۀ ١٩٧٠ و بعد از افول هژمونی آمریکا، برای مدیریت اقتصاد جهانی گروه هفت (G٧) و سپس گروه هشت (G٨) را نیز تأسیس کرده بودند تـا بـه واسـطۀ آن بتوانند از یک سو رژیم هایی را که حافظ منافع جمعی آنها باشد مدیریت نماینـد و از سـوی دیگـر ثبـات 1- Plurilateral Management ◊ ٩٨ فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره شانزدهم / پاییز١٣٩٠ لازم را نیز در اقتصاد بین الملل حاکم کنند.
بر این اساس افول هژمونی آمریکا و متعاقب آن فروپاشی نظام برتـون وودز در سـال ١٩٧١ و بـروز بحران در اقتصاد سیاسی بین المللی سرآغاز دورة جدیدی است که از آن به عنوان دورة بعد از هژمـونی و مدیریت چند جانبه در اقتصاد بین الملل یاد شده که طی آن قدرت های بزرگ اقتصادی در غیـاب قـدرت هژمون در قالب دو گروه هفت (G٧) و سپس گروه هشت (G٨) تلاش برای مـدیریت اقتـصاد جهـانی و رژیم هایی را که حافظ منافع جمعی آنها باشد نموده از سوی دیگـر ثبـات لازم را در اقتـصاد بـین الملـل حاکم کنند.