چکیده:
ریشه اندیشه سیاسی به تجربه های سیاسی غرب و به ویژه یونان باستان بازمی گردد. در طول زمان
به همان نسبت که سیاست تغییر کرد و متجدد شد، اسلوب سنتی زندگی نیز، شکلی دیگر به خود گرفت.
این مساله که آیا سنت ثبات جامعه و مسولیت فردی را بهتر تضمین می کند یا تجدد، در سال های اخیر
بسیار مورد بحث قرار گرفته است و ماحصل آنها اینکه برخی از سنت های موجود در جوامع موجب
بالندگی و پویایی اندیشه به طور عام و اندیشه سیاسی به طور خاص گردیده اند و برخی موجبات نحیف
شدن و فرسودگی اندیشه را در جوامع فراهم آوردند . در حوزه تمدنی ایران نیز در دوره ای از ادوار تاریخ
عمومی اندیشه ، ایرانیان با تلفیق اندیشه خردگرایا نه یونانی و دریافتی خردمندانه از شریعت اسلام
مبادرت به تاسیس اندیشه سیاسی نمودند . اما رفته رفته این دوران طلایی اندیشه و تفکر در معرض
فرسایش و انزوا قرار گرفت و در نهایت غیبت ما در عرصه اندیشه سیاسی در جهان را رقم زد . مقاله
حاضر آهنگ آن را دارد تا عرفان و اندیشه عرفانی که ریشه در سنت دارد را به عنوان مانع و محذوری
بر سر راه رشد و تعالی اندیشه سیاسی در ایران برشمرده و شاخصهایی از رویکرد عرفانی که اجازه
انبساط و مباسطت به اندیشه را نمی دهد و فاقد تلائم و سازگاری با اندیشه سیاسی است را معرفی
نماید.
The origin of the political thought returns back to the Western and especially
ancient Greek political experiences. At the length of time, as politics has
changed and modernized, so the traditional way of life taken a new shape.
The question whether tradition or modernity better secures society stability
and individual responsibility has much been discussed in recent years. As a
result, it is said that some of existing traditions in societies have caused
development and dynamism of thought generally and political thought
specially and some others have reversely caused the weakness and decline of
thought. Also, in Iran’s civilization realm, in some periods of general history of
thought, Iranians have made a synthesis between individualistic Greek thought
with rational understanding of Islam and have established new thought system.
However, gradually, such a golden era of thinking has declined and finally led
to our isolaton and absence from the world thought arena. The article intends
خلاصه ماشینی:
اگـر اندیشه سیاسی را با چنان معنای گسترده ای به کار ببریم که بخش جوانه هایی را در برگیرد که فحـوایی سیاسی دارد، در آن صورت پیشینه ی آن را می توان تا عصر غلبه قالب اسطوره ها عقب برده که بافتی از وجوه مرکب اخلاقی ، بیانی و معرفتی هـستند و در طیـف مـضمونی خـود جلـوه هـای مختلـف زنـدگی جماعت ها و اقوام را بازتاب می دهند یکی از این جلوه ها وجه سازمانی زندگی اسـت ، اسـطوره هـا شـکل بیانی خاصی دارند، علاوه بر قالب های روایی (داسـتانی ) بـه فراوانـی از اسـتعاره کنایـه و نمـاد اسـتفاده می کنند و برای استخراج ایده های ملحوظ در آنها باید به دانش لازم مجهز بود.
دانـشواژه فلـسفه سیاسـی را تـا حـدی می توان برای پوشاندن هر گونه اندیشه تجریدی و انتزاعی درباره سیاست ، حقوق یا جامعه به کار بـرد و فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره نوزدهم / تابستان ١٣٩١ ٩ ◊ در این جا فلسفه به طور کلی به معنای جستجو کردن و خواستن خردمندی و فهمیدن است .
عرفان و اندیشه عرفانی از یکسو دارای یک معنی است ، از آن جهت کـه عرفـان را بـه معنـی عـام فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره نوزدهم / تابستان ١٣٩١ ٢٥ ◊ بگیریم و بگوییم که آگاهی و معرفت عمیق و دقیق از رموز است که در مقابل شناخت سطحی و نـسبی قرار می گیرد و این آگاهی عمیق ، همه خصلت های ممدوح و نیک را برای آدمـی بـه همـراه دارد.