چکیده:
تقیه در لغت عربی به معنای بر حذر داشتن، ترساندن و دور کردن آمده است و لذا شخص پارسا را
متقی یا تقی می نامند و در معارف شیعه، آن هم از اواخر سده نخستین هجری به بعد بدین معنا به کار
رفته که شخص امامی مذهب، برای دفع ضرر از خود یا گروهش، می تواند و یا باید، برخلاف باور خویش
و برابر نظر مخالف مطلبی اظهار یا عملی انجام دهد. این مقوله که در فرهنگ سیاسی شیعه جایگاه ویژه
دارد و فقها برای جرح و تعدیل گفتار متعارض منقول از پیشوایان و راست آزمایی چنین منقولاتی،
همواره به کار می برند، بیشتر در زمانی مطرح و مورد عمل قرار گرفته که شیعه داعیه حکومت داشته و
نامید که « ابزار سیاسی » با غاصبان حق خویش مبارزه سیاسی می کرده است و لذا می توان آن را
مشروعیت آن مورد تایید امامان مذهب بوده است . به همین جهت وقتی این مبارزات به بار نشست و
حکومت عباسی در مقیاس حداقلی حقانیت علویان را با واگذاری ولایتعهدی به امام شیعیان به رسمیت
شناخت، دوران تقیه پایان یافت . بررسی این روند، نحوه مبارزات سیاس ی شیعه در طول تاریخ با اتکاء به
مقوله تقیه را در سه مقطع بازگو می کند و این نحوه عمل می تواند ملاک حقوقی و فقهی برای عملکرد
فعلی باشد.
Taghiah (dissimulation) means to abstain and keep away from something
and someone who does such an act is called abstemious.
The Shiite theology from the beginning has used the term in the same meaning
which indicates when a follower of the sect his or her individual or group
interest is threatened should do or say against his or her believe in order to
remove the loss or threat. The concept has an especial place in political culture
of Shiite and theologians have used it to modify and testify the contradictory
texts quoted from Shiite Imams. The concept has also been mosty used when
Shiite claimed legitimate right on government and was engaged in political
competition with its opponents and attempted to apply it as a political means.
However, when the Shiite was invited to share power with its opponents and
its Imam’s legitimacy recognized, the period of Taghiah came to its end. The
study of Taghiah procedure and political attempts of Shiite during its history
should be considered as a guide before present Shiite’s experts and
theologians.
خلاصه ماشینی:
فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره نوزدهم / تابستان ١٣٩١ ٢٣٣ ◊ خوارج ایمان را مساوی با اسلام می دانستند و بر این باور بودند که هر مسلمانی باید بدان چه اسلام واجب کرده عمل کند و از آن چه نهی کرده پرهیز نماید و چنانچه کسی چنین نکند و توبه هـم ننمایـد مسلمان نخواهد بود و کافر است و چون قتل کفار روا بلکه واجب است می بایست چنین مسلمانی را هم کشت و به همین جهت ایشان حضرت علی (ع ) و عثمان و معاویه و عمرو عاص و ابوموسـی اشـعری را کافر می دانستند (٢) ؛ و به همین جهت اقدام به قتل حضرت علی (ع ) و معاویه و عمرو عاص کردند.
وقتی به گفتار حضرت علی به خصوص در نهج البلاغه دقت شود نوع نگاه حضرت بـه وقـایع بهتـر روشن می شود و این مطلب به خوبی درک می گردد که هر آن چه حضرتش گفته و عمل کرده همه و فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره نوزدهم / تابستان ١٣٩١ ٢٣٩ ◊ همه بر اساس صراحت بوده و هرگز دچار تقیه نشده است .
دعـوت عباسـیان از زمان اعلام امامت محمد تا وقتی که اولین خلیفه آنان معرفی شد و مردم با او بیعت کردنـد، همـواره در پرده استتار بود و همه داعیان و در راسشان ابومسلم خراسانی مشخصات امام را بیان نمی کردند و مـردم هم ، جز خواص ، امام عباسی را نمی شناختند و این استتار برای حفظ جان وی بودکه همواره در معـرض ◊ ٢٥٢ فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره نوزدهم / تابستان ١٣٩١ تهاجم بنی امیه قرار داشت و به همین جهت می توان گفت آن چه مورد عمل قرار می گرفت روشی بـود که بعدا در مذهب شیعه به نام «تقیه » مصطلح گشت .