چکیده:
سال های ابری را از گونه «رمان خاطرات» یا «خودزیست نامه» (autobiography) به شمار آورده اند که از الگوهای رآلیسم بومی و منطقه ای (local realism) بهره برده است. به سبب نوع نگاه نویسنده به جامعه و بازنمایی صریح و عریان واقعیت ها، واقع گرایی اثر را برگرفته از اصول فکری مکتب سوسیالیسم دانسته اند و در نهایت آن را مولود دو مکتب ادبی و سیاسی «رآلیسم» و «سوسیالیسم»، یعنی «رآلیسم سوسیالیستی» (socialistic realism) خوانده اند. اما اصلی ترین موضوعی که ـ علاوه بر درونمایه فقر و نمادها و نمودهای آن ـ کانون توجه نویسنده قرار گرفته، پردازش تصویری زنده و طبیعی از زن و زندگی او در جامعه ای فقر زده و نظام اقتصادی، سیاسی، فکری و فرهنگی بی انتظام و فاسد است. نوع نگرش نویسنده به زن، و شیوه های گوناگون واقعه گویی و واقع نمایی در سال های ابری برای پژوهش مورد توجه و مطالعه نگارنده قرار گرفت. حاصل بررسی سبک و نوع کار نویسنده، مکتب ادبی و فکری وی و شخصیت پردازی زنان در این اثر نشان می دهد که با وجود تعدد اشخاص داستان، شخصیت پردازی زنان، عمق بیشتری دارد و ملموس تر و باورکردنی تر است. نوع نگاه نویسنده به «زن»، «جنسیت» و «نقش» او در جامعه و خانواده، نگاهی خاص و معنادار است که نه رآلیسم محض است و نه صرفا برگرفته از مولفه های مکتب سوسیالیسم. حضور پر رنگ «زن» در متن خاطرات سال های ابری از او شخصیتی خاکستری و گاه تیره می نمایاند که یا در پیکار مداوم با تقدیر محتوم خود است و یا بر آرزوهای از دست رفته اش می موید.
رآلیسم سال های ابری، رآلیسمی چندسویه و چند بعدی است که بیش از همه از مولفه های مکتب ناتورالیسم بهره گرفته است. بنابر این، رآلیسمی که درویشیان به کار می برد، ترکیبی است و می توان آن را «رآلیسم ناتورالیستی» یا به کوتاهی، «ناتوـ رآلیسم» (natu-realism) نامید.
Salhaye Abri was known as a "memorabilia " or "autobiographical" novel. It،s used a number of local and regional patterns of Realism. By reason of writer،s type of view and explicit representation of facts by him، realism of this book(Salhaye Abri)was known as a synthesized form that it،s derived from two literary and political schools "Realism" and "Socialism"، namely "Social Realism".But the main thing- besides of poverty as motif and its symbols and expressions –is processing a fresh and natural Image of woman and her life in poverty-stricken society and economic، political،mental and cultural undisciplined and corrupt system، that author paid more attention to it. I was concerned the author's attitude to women، and the various ways to expression of facts in Salhaye Abri for research and study. The result of the stylist study and author's type of work، his literary and intellectual school and women characterization in this work showes that the women characterization has more depth than other persons in the story and it،s more tangible and likely nevertheless،there are several characters.The author’s type of view on "female"، "gender" and her"role" in society and family is a specific and punctual look، that is not pure Realism and not just from components of Socialism school. The highlighted presence of the woman inward memorabilia of Salhaye Abri shows her as a gray character and sometimes black،that she is In steady struggle with their manifest destiny or she is mourning for her lost wishes. We confront with a multi-lineage and multi-dimensional realism in Salhaye Abri،that more of all it used to components of Naturalism school.Darwishian used to the realism that it is a combined form of "Realism" and "Naturalism" Thus،we can call it "Naturalistic Realism" or in a short form، "Natu-Realism".
خلاصه ماشینی:
درويشيان در پي تطبيق کامل داستان با عالم واقع است و خود نيز از آن آگاه است ؛ وي با علم به اين حقيقت در اين باره ميگويد: «من نقش تخيل را در خلق يک اثر هنري نفي نميکنم و آن را يکي از توانايي هاي عمدة يک نويسنده و هنرمند مي دانم ؛ اما واقعيت هاي زندگي چنان مرا احاطه کرده است که فرصتي براي پرداختن به تخيل نداشته ام .
ميرصادقي (١٣٨٢: ٣٤٥) نيز معتقد است که درويشيان براي خلق اثر هنري اش از زندگي ، باور و انديشه هاي خود و اجتماع وام ميگيرد و حوادث را عينا و آن گونه که هست ترسيم ميکند: صريح و ساده والبته بدون گزينش و فاقد هرگونه خلاقيت هنري .
وي تفاوت مفهومي و ماهوي واقعيت فلسفي و علمي را با واقعيت بازسازي شدة ادبي و هنري در داستان ، با استدلال زير بيان ميکند: «دليل اين همه آن است که نويسندة داستان ، از ميان خيل کثير حوادث و وقايع زندگي بيرون ، آن هايي را که در نظر او ارزنده تر و گفتني ترند و پرورش پذيري بيشتري دارند، برميگزيند و پس از گزينش ، در مرحلۀ بعد آن ها را به مدد تخيل و خلاقيت خود بازآفريني ميکند؛ واقعياتي که گاه زيبا هستند و گاه چهره اي زشت و منفور دارند.