چکیده:
یکی از شروط معتبر در قصاص نفس، عاقل بودن قاتل است. در متون فقهی، حکم قتل در حال مستی، یکی از فروعات ذیل این شرط میباشد. قاتل مست، از آن جهت که عقلش زائل شده است، به نظر میرسد در حکم، ملحق به قاتل مجنون باشد. سکران در هنگام قتل، به دلیل انتفاء قصد، عامد نیست وعنصر عمد که از موجبات تحقق قصاص است در وی مفقود میباشد. از سویی چون سکران، بدون عذر شرعی و به سوء اختیار خویش از مواد سکرآور استفاده کرده و مرتکب قتل شده است، میتوان با او معامله مختار کرد و قتل او را عن اختیار در نظر گرفت.بنابر این دو تفسیر و برداشت متفاوت از ادله مربوط، فقهای امامیه، در حکم این فرع اختلاف نظر دارند. مشهور فقها مانند شیخ طوسی، محقق حلّی، فخر الاسلام و صاحب جواهر معتقدند قصاص در قتل در حال مستی ثابت است. در مقابل عدهای از فقهای امامیه نظیر علّامه حلّی، فاضل مقداد و شهید ثانی قول اقوی را عدم ثبوت قصاص و ثبوت دیه میدانند.در مقابل این دو گروه، مرحوم خویی بر اساس ضابطه قتل موجب قصاص، نظری تفصیلی
خلاصه ماشینی:
"با این وجود اگر در حکم مسأله به دلایلی چون قاعده «الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار» و یا وجود دو روایتی که به ظاهر متعارضند و یکی دلالت بر ثبوت قصاص و دیگری بر عدم ثبوت دلالت دارد شک کنیم، اصل بر این است که سبب مبیح دم از قاتل صادر نشده و قول به سقوط قصاص مطابق اصل خواهد بود، «إذ إیجاب القود علی السکران علی خلاف الأصل مع الشک فی صدور السبب المبیح للدم» (عاملی، مفتاح الکرامه 30:11) دلیل چهارم: صحیحه محمد بن قیس 1 در این صحیحه که از امام باقر (ع) نقل شده و در مورد ارتکاب قتل توسط شخصی در حال مستی وارد شده است، امیرالمومنین (ع) پس از اجرای حد شرب خمر، حکم به ثبوت دیه میکنند و در آن اشاره ای به ثبوت قصاص نشده است بلکه ابتدائا حکم به دیه میشود.
مفهوم چنین جوابی این است که اگر علم به ارتکاب قتل توسط افراد باقیمانده (که در حال ارتکاب مست بودهاند) وجود داشت، حکم به قصاص امری ثابت و مفروغ عنه میبود «فمفهوم قوله علیهالسلام: «لعل ذینک اللذین ماتا قتل کل واحد منهما خبر السکونی عن أبی عبدالله ـ علیه السلام ـ قال:«کان قوم یشربون فیتباعجون بسکاکین کانت معهم، فرفعوا إلی أمیر المؤمنین (علیهالسلام) فسجنهم فمات منهم رجلان و بقی رجلان، فقال:أهل المقتولین: یا أمیر المؤمنین أقدهما بصاحبینا، فقال علی (علیهالسلام) للقوم: ما ترون؟ قالوا: نری أن تقیدهما، قال علی (علیهالسلام):فلعل ذینک اللذین ماتا قتل کل واحد منهما صاحبه، قالوا: لا ندری، فقال علی (علیهالسلام): بل أجعل دیة المقتولین علی قبائل الأربعة، و آخذ دیة جراحة الباقین من دیة المقتولین" (عاملی، وسائل الشیعه 234:29؛ طوسی، تهذیب الاحکام 240:10) صاحبه» یعطی أنه لو تحقق قتل الباقین أقادهما بهما» (شهید اول، غایة المراد 341:4)، چون در غیر اینصورت امام باید علت عدم قصاص را، حالت مستی و بی ارادگی در حال قتل بیان میکرد وبه اولیای دم میفرمود: چگونه درخواست قصاص افرادی را میکنید که هیچگونه اراده ای در لحظه ارتکاب جنایت نداشته اند."