چکیده:
از تأسیسهای مهم نظام حقوقی رومی- ژرمنی، که در ترجمه و بومیسازی آن دقت کافی نشده است، سه اصطلاح مرتبط «obligation» «dette» و«droit personnel» است. Dette در نظام یادشده عنصری از عناصر obligation است و droit personnel جنبة مثبت این رابطة حقوقی است. ترجمة نامناسب این اصطلاحات در متون حقوقی ایران و متمایزنکردن آنها از اصطلاحات رایج در متون فقهی مانند «تعهد و التزام» و «دین و طلب» موجب خلط مفاهیم خاص دو نظام بزرگ حقوقی شده است. در عمل، خطا در واژهشناسی و مفهومشناسی اصطلاحات بنیادین به خلط نظری تأسیسهای حقوقی و قواعدی منتج شده است که اهمیت و گسترۀ کاربردی زیادی دارند. اختلاف دیدگاهها در زمینة تملیکیبودن یا عهدیبودن بیع کلی، مناقشه در تقسیمهای حقوق مالی، اختلاط اسباب سقوط تعهدات با اسباب سقوط و انتقال دین، در نهایت، سردرگمی دکترین حقوقی در مبحثهای ضمان قهری در فقه اسلامی و مسئولیت مدنی در حقوق موضوعه، مصادیق خطاهای نظری ناشی از خطاهای مفهومشناسی است که در این پژوهش بررسی میشود.
“Obligation”، “dette” and “droit personnel” are three important and correlative legal terms in civil law that have been introduce into Persian legal literature with improper translation. The failure to distinguish them from common terms in Islamic jurisprudence like “dein” and “eltezam” have caused conceptual confusion between special terms of two great legal systems: Civil Law and Islamic Law. In practice، the misconception in terminology of fundamental terms led to theoretical confusion about legal institutes and principles that are important and have vast scope of application. Diversity of opinions about effects of sale of future or unascertained goods، dispute in basic division of property law، different views about causes of discharge of obligation and “dein” and possibility and modes of assignment of them، confusion of legal doctrine on civil liability، are the theoretical misconceptions arising from confusion in terminology that discussed in this article.
خلاصه ماشینی:
تبیین مفهوم تعهد، دین و حق شخصی در نظام حقوقی رومی - ژرمنی تعریف لغوی و اصطلاحی تعهد (obligation) و دین ( dette) «Obligation»، در زبـان انگلیسـی بـه معنـای تکلیـف ١و یـا تکلیـف قـانونی ( Longman Handy ٢٠٠٣ ,LearnersDictionary) و در زبان فرانسوی به معنای الـزام و اجبـار قـانونی اسـت ( Oxford ٢٠٠٦ ,French Dictionary) که به نظر ریشه آن «lig» است و بر چیزی یا کسی که مقیـد و موظـف شده باشد، دلالت می کند (١.
عدم شناخت دقیق مسائل مربوط به ضمان قهری در حقوق داخلی و خلط آن با مباحث مربوط بـه مسئولیت مدنی در حقوق غرب در حقوق غرب ، مسئولیت مدنی از مسائل مربوط به تعهدات اسـت و اسـباب مسـئولیت مـدنی از منابع تعهدات محسوب میشود و از ایـن رو، از یـک طـرف مسـئولیت مـدنی سـبب ایجـاد حـق شخصی (حق دینی) میشود و نه حق عینی، و از طرف دیگر، از جمله پیش شرط هـای مسـئولیت مدنی، نقض همراه با تقصیر تکالیف پیشین قانونی است و از این رو، سابقا در کشورهای تابع نظام رومیژرمنی، افراد فاقد اهلیت ، به دلیل ناتوانی در درک و قوة تمییز، مقصر محسوب نمـیشـدند و مسئولیت مدنی دربارة آن ها مصداق نداشت (صفایی و رحیمی، ١٣٨٩، ص ١٥٤) و در حال حاضـر نیز افراد فاقد شرایط تکلیف و تعهد فاقد مسئولیت اخلاقی و کیفریاند.