چکیده:
فرهنگ ایران از قرن یازدهم و دوازدهم میلادی توسط کشیشانی که برای ترویج مذهب به ایران آمده بودند به اروپا منتقل شد. از آن زمان ترجمه آثار فارسی به زبانهای اروپایی آغاز شد. معمولا سه گروه به شرق سفر میکردند: اعضای هیأتهای سیاسی، مستشرقین و گردشگران که پس از بازگشت با نوشتن سفرنامهها به معرفی ایران و فرهنگ آن همت میگماردند.. اولین شاعر فارسیزبان که مورد توجه اروپا قرار گرفت سعدی است. شاعرانی چون لافونتن، دوسنسه، ولتر، لوبایی و ... از او الهام پذیرفتند. خیام توسط ترجمه فیتز جرالد و نیکلا به اروپا معرفی شد. بوشور، ژان لاهور، و گوتیه متأثر از خیام آثار ادبی خود را خلق کردند. فردوسی با ترجمههای چمپیون، آتکینسون و ژول مول به اروپا شناسانده شد و شخصیتی چون ماتیو آرنولد با الهام از «شاهنامه» داستان «سهراب و رستم» را خلق نمود. بنابراین سه شاعر یادشده نخستین شاعرانی بودند که راه زبان و ادبیات فارسی را به اروپا باز کردند.
خلاصه ماشینی:
موضوع چگونگی تأثیرگذاری سه شاعر مذکور به این دلیل مورد تحقیق قرار گرفت که با تأثیر خود در اروپا غرب را با شرق، خاصه ایران بیشتر آشنا کردند.
بنابراین قبل از فردوسی و خیام تحقیق را بر سعدی متمرکز میکنیم، زیرا در اوایل قرن هفدهم آندره دوریه(Andre du Ryer 1580-1660) گزیدهای از «گلستان سعدی» را در سال 1634 ترجمه کرد و پس از آن شخصیتهایی چون سر ویلیام جونز(William Jones 1746-1794)، چمپیون(Joseph Champion)، و آتکینسون (James Atkinson 1786-1852) محوریت آثار خود را نخست بر ترجمه «گلستان» و سپس «بوستان» استوار کردند.
نیاز به ترجمه آثار شرقی سبب شد تا در قرن سیزدهم نخستین دانشکده زبان و ادبیات عربی توسط ریموند لولی ( Raymond Lully 1232-1315)تأسیس گردد(همان: 7).
این ترجمه که یکی از شاهکارهای نثر عرب به حساب میآید، در واقع نفوذ ادبیات پهلوی و ایرانی در فرهنگ عربی و پس از آن در فرهنگ اروپا است(همان: 388).
رونق ترجمه در اروپا از آثار ترجمه شده به زبان فرانسه، ترجمه قصههای «هزار و یک شب» از آنتوان گالان(Antoine Galland 1646-1715) است که در سالهای 1704- 1717 میلادی انتشار یافت، و به جهت ترجمه شیرین و آزادی که از متن قصههای «هزار و یک شب» ارائه میداد بسیار مورد توجه اروپاییان قرار گرفت(همان: 134).
«ژان دولافونتن (Lafontaine 1621-1695) نخستین شاعر فرانسوی که در ساختن داستانهای خود از «گلستان سعدی» الهام گرفته است و همین باعث شهرت سعدی شد»(همان: 79- 82).