چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه دو غزل در زمینه دفاع مقدس، یکی از قیصر امینپور با نام «تقویمها» و دیگری غزل «قسمت» از علیرضا قزوه، در چهارچوب سبکشناسی ساختاری پرداخته است. سبکشناسی ساختاری از رویکردهای جدید در سبکشناسی است که همگام با پیشرفتهای زبانشناسی نوین ظهور یافت؛ این رویکرد متاثر از دیدگاههای ساختارگرای قرن بیستم و مبتنی بر این اصل است که برای دریافت سبکشناسانه یک اثر، باید اجزای آن را در ارتباط با کل سیستم بررسی کرد و هدف آن، تعیین تناسب اجزای متن با کل سازههای متن است که از طریق بررسی شکل و ساخت، به محتوا میرسد. تحلیل عناصر یک متن و تاثیر آن در محتوای شعر، باعث دقت بیشتر سبکشناس در بیان شاعر میشود. این پژوهش، به منظور بررسی سبکشناسانه دو اثر مذکور، پس از اشاره به تعاریف سبک، برشمردن مکاتب سبکشناسی و ارائه ویژگیهای سبکشناسی ساختاری، به تحلیل اجزای هردو متن از لحاظ توازنها و قاعدهکاهیها، به ارتباط و تناسب میان اجزا و محتوا پرداخته است. حاصل تحقیق نشان میدهد: الف) ساختار بیرونی و درونی دو غزل با محتوا نیز تناسب دارد؛ ب) دستگاههای آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی به تاثیر عاطفی شعر کمک میکنند؛ ج) عناصری که هر دو شاعر به کار گرفتهاند، با ساختار شعر مرتبط است؛ ه) احساس و لحن دو غزل با هم هماهنگ عمل میکنند.
Structural Stylistics ، based on linguistic methods ، is stressing that understanding of any text depend to comprehend its components and its relationship with context .This school tries to organize relationship between structure and theme in literary works . In this method ، first of all ،the phonetic، lexical، syntactic and rhetoric systems are analyzed ، then its influence in literary context will be investigated . Based on this approach، In this study we have focused on two sonnets of the Kaiser Aminpour and Ali Reza Qazveh with Holy Defense topic. The conclusion of the study indicates that : the surface and deep structure have coherence with its theme in this two texts and all of the phonetic، lexical، syntactic and rhetoric systems ، parallelisms and deviations suggest the same emotional influences .
خلاصه ماشینی:
"غزل تقویمها: عمری به جز بیهوده بودن سرنکردیم تقویمها گفتند و ما باور نکردیم در خاک شد صد غنچه در فصل شکفتن ما نیز جز خاکستری بر سر نکردیم دل در تب لبیک تاول زد ولی ما لبیک گفتن را لبی هم تر نکردیم حتی خیال نای اسماعیل خود را همسایه با تصویری از خنجر نکردیم بیدستوپاتر از دل خود کس ندیدیم زان رو که رقصی با تن بیسر نکردیم (امینپور، 1389: 15) غزل قسمت: تا چند نشینیم به پشت در بسته وقتی که غزل نیست شفای دل خسته ماندیم چه دلگیر و گذشتند چه دلسوز دلسوز آن سینهزنان حرمش دسته به دسته می گریم و میدانم از این کوچه تاریک تاریک راهیست به سرمنزل دلهای شکسته در روزجزا جرئت برخاستنش نیست پایی که برآن زخم عبوری ننشسته قسمت نشود روی مزارم بگذارند سنگی که گل لاله برآن نقش نبسته (قزوه، 1389: 2) 2-1.
تکرار همخوان آغازین و واکه پس از آن غزل تقویمها: Na:7بار bi:4بار همخوان «ن-n» از همخوانهای خیشومی و «ب-b» از همخوانهای انسدادی درکنار یکدیگر، ناراحتی و نارضایتی را القا میکنند و نیز تمسخری که شاعر به دیگران دارد، با تکرار واجهای خیشومی در این شعر به خوبی القا میشود: حتی خیال نای اسماعیل خود را همسایه با تصویری از خنجر نکردیم غزل قسمت: Te:8بار همخوان «ت-t» همخوان انسدادی هشت بار با واکه روشن« ا-e» تکرار شده است."