چکیده:
برهان جهانشناختی از جمله براهین اثبات وجود خداست که از زمان افلاطـون تـا کنـون مورد توجه فلاسفه بوده است . در این مقاله تقریرات جدید علامه طباطبایی از این بـراهین ، به ویژه از برهان علت و معلول و برهان حرکت و محرک مورد بررسـی قـرار گرفتـه و آراء ایشان در این زمینه با آراء ابن سینا مقایسه شده است . به این منظور، براهینی که ابـن سـینا در این باب مطرح نموده است از آثارش اخـذ و گـزارش شـده اسـت و سـپس در بررسـی مقایسه ای میان تقریرات علامه و آراء ابن سـینا، اخـذ و اقتبـاسهـای او از ابـن سـینا و نیـز تقریرات جدید او نسبت به ابن سینا تبیین شدهاند که در ایـن مبحـث نـوآوریهـای علامـه نسبت به ابن سینا قابل توجه اسـت و اکثـر بـراهین علامـه در مرتبـة بـالاتری از اتقـان و استواری نسبت به ادلة ابن سینا قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
علامه در تعلیقة خود بر اسفار نیز، با بدیهی دانستن محال بودن ترجیح بلا مرجح حتـی نـزد اشـعریون ، برهان خود را از طریق بطلان تسلسل و دور و حول محور «تـرجح وجـود» در اثبـات وجـود خـدا اقامـه می کند (علامه طباطبایی ، ١٣٨٦، ج ٦، ٢٦) ٢-٢) استدلال دوم ٢-٢-١) تقریرات ابن سینا تقریر اول : ابن سینا در برهان تفصیلی اش بر اثبات واجب الوجـود، ادعـای خـود را اینگونـه مطـرح مـی کنـد: «هـر جمله ای که هر یک از افراد آن معلول بوده باشد، علتی بیرون از آحاد را می خواهد (ابن سـینا، ١٣٦٨، ج ١، .
بیان و اثبات ابطال هر چهار شق به این صورت است : ١) شق اول که جمله مستغنی از علت است ، باطل است ؛ زیرا اگر جملـه مـستغنی از علـت باشـد، بایـد واجب الوجود باشد، در حالیکه جمله ممکن الوجود اسـت ؛ زیـرا جملـه بـه آحـادش تعلـق و وابـستگی دارد و بدون آن ها وجودش تحقق پذیر نیست .
نظر استاد مطهری در خصوص فایدة این مقدمه برای این برهان آن اسـت کـه بـا فـرض یـک واحـد خارجی برای کل جهان ، لزوم اثبات عدم علیت وجودی اجزاء جهان برای خود آن ها از بـین مـی رود و در نتیجه بدون نیاز به استفاده از امتناع تسلسل علل ، وجود علتی ماوراء اجزاء جهان که از جنس آن ها نیست و واجب الوجود است ، اثبات می شود (همان ).
تقریر اول علامه که واجب الوجود را بـه اسـتناد وجـود حرکـت در جهـان و در نتیجـه حـادث بـودن و نیازمندی موجود حادث به علت اثبات می کند دارای این مقدمات است : مدعا : جهان دارای علت وجودی خارج از خود است .