چکیده:
هدف از این مقاله بررسی جایگاه هم افزایی فرهنگی در توسعه اجتماعی کشور است. درجهان کنونی که ایدة یکسان سازی فرهنگی رنگ باخته و وجود فرهنگ های متنوع بر اهمیت تنوع و کثرت گرایی فرهنگی افزوده است، هم افزایی فرهنگ ها از مهمترین عواملی است که می تواند ضامن نقش آفرینی خرده فرهنگ ها و فرهنگ های متنوع موجود در جامعه در فرآیند توسعه اجتماعی کشور باشد. هم افزایی فرهنگی که از ترکیب و تلفیق رویکردهای فرهنگی متنوع حاصل می گردد، رویکردی مناسب برای توسعه اجتماعی کشور محسوب میگردد از آن لحاظ که بر تعامل رویکردهای فرهنگی کلیه اجزای جامعه در عین حفظ هویت و همبستگی اجتماعی تکیه دارد و به تفاوت ها به اندازة شباهت ها اهمیت می دهد و بازتاب دهندهی برآیند همزیستی فرهنگی همة اعضای جامعه و نقش آن در توسعه اجتماعی کشور است. هم افزایی فرهنگی از رهگذر تقویت ارتباطات میان فرهنگی و تشویق گفتگوی بین فرهنگی موجبات ارتقای سرمایه اجتماعی و انسانی و با لمآل توسعه اجتماعی کشور را فراهم میآورد.
خلاصه ماشینی:
پذیرفتن این نکته که فرهنگ های مختلف گرچه دارای پیشینه های فرهنگی متفاوتی هستند ولی چون خواستار درک جهان متکثر و دستیابی به نوعی سازگاری و همکاری هستند، از پیشینه ها، اعتقادات و سبک های متفاوت زندگی به عنوان فرصتی برای هم افزایی با چشم اندازی به آینده ای سعادتمند استفاده میکنند، موجب میشود که هر فرهنگ با توجه به برخورداری از توان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بتواند در فرآیند تعامل هم افزاینده با سایر فرهنگ ها در تحقق توسعه اجتماعی مساهمت و مشارکت سازنده و فعال داشته باشد.
پرویز ورجاوند در کتاب پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی، چهار شیوه را برای توسعه اجتماعی در هر نظام سیاسی شامل تطبیق و هماهنگ ساختن خود با موقعیت و محیط و نیز هماهنگ ساختن محیط با نیازهای خود، دستیابی به اهداف مورد نظر بویژه افزایش اعتماد مردم ، یکپارچگی و وحدت در تنظیم روابط متقابل افراد با یکدیگر و اجزای سازنده ی آن و سرانجام نگهداشت الگو یعنی ایجاد یک الگوی فرهنگی مشترک برای جهت دهی انگیزه ها، هنجارها و ارزش های افراد بر می شمرد.
به گفتۀ اشمیت ، هم افزایی به معنای اقدام همکاری جویانه یا ترکیبی است که میتواند زمانی رخ دهد که گروه های متمایز یا متفاوت با دیدگاه های مختلف با یکدیگر کار کنند زیرا که اصل کلیت نگری اقتضای آن را دارد که نظام کلان فرهنگی بیش از اجزای تشکیل دهندة آن از اهمیت برخوردار باشد به گونه ای که همگی فرهنگ ها در جهت ارتقای کارآمدی هنجارهای مشترک جهانی گام بردارند.