چکیده:
در عصر فرا رقابتی امروز، سازمانها با محیطی روبرو هستند که مشخصه آن افزایش پیچیدگی، جهانی شدن وپویایی است. از آنجا که سازمانها برای استمرار و استقرار خود با چالشهای نوینی مواجه هستند، برون رفت ازاین چالشها مستلزم توجه بیشتر به توسعه و تقویت مهارتها و تواناییهای درونی است که این کار از طریق مبانیدانش سازمانی و سرمایه فکری صورت میگیرد و سازمانها از آنها برای رسیدن به عملکرد بهتر در دنیای کسب وکار استفاده میکنند. دانش و سرمایه فکری نیز به عنوان استراتژیهای پایدار برای حصول و نگهداری مزیت رقابتیسازمانها تشخیص داده شده است. با این وجود بررسیهای اخیر حاکی از وجود پتانسیلهای مخربی در درونسرمایههای فکری سازمان و ارزش ایجاد شده توسط آن به نام "بدهیهای فکری" است. هدف از انجام اینپژوهش بررسی مفهومی نوین به نام بدهیهای فکری ) ILs ( در نقطه مقابل سرمایههای فکری است. بنابر این، اینپژوهش از نوع توصیفی بوده و به دنبال ارائه چارچوبی نظاممند درباره مبحث بدهیهای فکری است. در اینچارچوب به تعریف، نحوه شناسایی و اندازهگیری مفهوم بدهیهای فکری پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضرنشان میدهد که بدهیهای فکری پتانسیلهای بالقوه درون سرمایههای فکری است که موجب تخریب ارزش ایجادشده توسط سرمایههای فکری میشود. همچنین وجود این نوع از بدهیها در درون سازمان، کاهش ارزش شرکتو افزایش احتمال بروز ورشکستگی مالی شرکت ها را به دنبال دارد.
خلاصه ماشینی:
با این وجود بررسیهای اخیر حاکی از وجود پتانسیلهای مخربی در درون سرمایههای فکری سازمان و ارزش ایجاد شده توسط آن به نام "بدهیهای فکری" است.
کدی و همکاران (2001) مفهوم "دانش رشد نیافته" را برای بدهیهای فکری نیز مطرح نموده اند که در واقع به آنچه در درون سازمان از دست میرود اشاره دارد.
<رجوع شود به تصویر صفحه> سرانجام، آبیسکرا (2004) مفهوم &quot;بدهیهای حسی&quot; را به عنوان عوامل حسی مطرح نمود که میتواند داراییهای فکری و داراییهای مشهود شرکت را به گونهای غیر فعال (ناکارآمد) نموده و در نتیجه ارزش شرکت را کاهش دهد.
در این دیدگاه، IC به عنوان &quot;سرمایه غیرقابل اندازهگیری&quot; تعریف شده است که موجب ایجاد جریانی از سودهای آتی برای شرکت میشود و در نقطه مقابل بدهیهای فکری، نامشهود بوده و نیز قابلیت شناسایی در صورتهای مالی را ندارد ولی موجب کاهش ارزش شرکت میشود (آبیسکرا، 12:2003).
شکل (4): شیوههای اندازه گیری بدهیهای فکری 4-1- اندازه گیری IL به عنوان استهلاک (کاهش ارزش) ارزش سرمایه فکری برخی پژوهشگران نظیر کدی (2000) و آبیسکرا (2003) نشان دادهاند که اندازهگیری ILs با در نظرگرفتن مفهوم کلی آن به عنوان کاهشی در ارزش سرمایههای فکری شرکت و به گونهای تحلیلی، منجر </رجوع شود به تصویر صفحه> به نتایج غیرقابل اتکایی در این زمینه میشود.
با وجود اینکه روشهای شناسایی شده تاکنون برای اندازه گیری بدهیهای فکری بسیار پیچیده به نظر میرسد، ایدهی گزارشگری ILs در صورتهای مالی سالانه مناسب است، زیرا عدم توجه به این موضوع در مواردی منجر به ورشکستگی شرکت میشود (هاروی و لوس<EndNote No="37" Text="arvey and Lusch"/>، 1999) و بروز مشکلات مالی جدی را نیز موجب میگردد (پاسو، 2003).