چکیده:
در بازۀ زمانیای که دوران اصلاحات نام گرفته اتفاقات بسیاری در جامعه و سینمای ایران رخ داد. این مقاله بر دو مورد تمرکز کرده است: نخست، اتفاقی که در عرصۀ انتخابهای سیاسی افتاد و میتوان شروع آن را پیروزی خاتمی با دو شعار همزمان دموکراسیخواهی و عدالتطلبی دانست و پایان آن را در انتخابات 1386 با پیروزی احمدینژاد با شعار عدالتطلبی دید، یعنی کمرنگشدن دموکراسیخواهی بهعنوان مطالبۀ جامعه. دوم، آزادترشدن سینما. سینمای بعد از دوم خرداد کمتر از قبل دچار سانسور و توقیف فیلم شد و بنابراین فیلمسازان فرصت یافتند بیش از پیش دغدغههای خویش را به تصویر بکشند. پرسش اصلی این نوشته، محل تلاقی این دو اتفاق است: اینکه آزادشدن سینما تأثیری در بازنمایی مطالبات سیاسی جامعه در سینما داشته است یا نه؟ در بررسی مطالبات سیاسی، از روش تحلیل ثانویه، و در بررسی بازنمایی فیلمها از مطالبات سیاسی، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. نهایتا، این نتیجه حاصل شده است که آزادی سینما تأثیری مثبت بر بازنمایی خواستههای جامعه در سینما داشته است.
خلاصه ماشینی:
"Thematic Analysis جمهوری خاتمی) بوده است که به سبب فاصلۀ معمولا یک سالۀ بین تولیـد و اکـران فـیلم ، بـازة انتخاب فیلم های اکران شده یک سال بعد از بازة فضای اجتماعی است ، یعنـی از سـال ١٣٧٤ تـا ١٣٨٤ که مجموعا یازده سال خواهد بود.
بخش دوم : سینما، دموکراسی، و عدالت هدف ما در این بخش ، جست وجو در کمیت و کیفیت بازنمایی مفـاهیم مشـتق از دموکراسـی و عدالت در سینمای سال های ١٣٧٤ تا ١٣٨٤ و پاسخگویی بـه ایـن سـؤال اسـت کـه بازنمـایی مفاهیم دموکراسی و عدالت در سینما چه مشابهت ها و تفاوت هایی با توصـیفاتی کـه در بخـش اول ارائه شد دارد.
در بین فیلم های پرفروش این سه سال ، فیلمی که مضمون اصلی آن سعی در طـرح مفهـوم دموکراسی ـ به طور خاص آزادی و قانونمندی ـ به عنوان خواسـته ای راهگشـا، مـؤثر، و مطلـوب داشته باشد دیده نمیشود، اما مضمون اصلی ٣ فیلم (ضیافت ، سـلطان ، بچـه هـای آسـمان ) بـه عدالت اجتماعی مربوط است .
دورة دوم سال های ١٣٧٧ تا ١٣٨٠ که سینما آزاد است ، و هر دو خواستۀ دموکراسی و عدالت خواهی را در کنار هم نشـان مـی دهـد ـ آنچـه از تحلیـل محتـوای سـخنان خاتمی هم نتیجه گرفتیم ـ اما فعالان سیاسی اصلاح طلب غالبـا بـه روی اول ایـن سـکه توجـه کردند و اصول گرایان غالبا به روی دوم آن ."