چکیده:
هدف: هدف این مقاله، بررسی مسئولیت پذیری دانشجویان دانشگاه کاشان بوده است. روش: روش مورد استفاده در این تحقیق، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان بود که از میان آنها 149 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. در تحقیق حاضر از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته مسئولیت پذیری در قالب 42 گویه بسته پاسخ با طیف پنج درجه ای لیکرت بود. روایی محتوایی و سازه پرسشنامه توسط افراد متخصص مورد تایید قرار گرفت و ضریب پایایی آن، با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 86/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس) با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد: میانگین هر یک از مولفه های مسئولیت پذیری بالاتر از حد متوسط است. بین میزان مسئولیت پذیری دانشجویان بر حسب جنسیت، تفاوت معنادار وجود ندارد؛ اما این تفاوت بر حسب رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی معنادار است. نتیجه گیری: دانشجویان تمایل دارند هر کاری را به بهترین نحو انجام دهند و به موقع تمام کنند؛ به قوانین دانشگاه پایبند و متعهدند؛ خود را در حفظ اموال عمومی دانشگاه مسئول می دانند. همچنین دانشگاهها و موسسات آموزش عالی به عنوان مهم ترین و اساسی ترین اشکال سرمایه گذاری در نیروی انسانی، باید برای آموزش و تقویت مهارتها و قابلیتهای اجتماعی و از جمله مسئولیت پذیری در عرصه های فردی و اجتماعی تلاش کنند
خلاصه ماشینی:
"همچنین سبحانینژاد و فردانش (١٣٧٩) با تأکید بر نقش و رسالت نهادهای آموزشی در زمینۀ مسئولیت پذیر کردن یادگیرندگان، این مسئولیتها را شامل ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، مدنی و زیست محیطی میدانند و معتقدند که آموزش و برنامه های درسی مرتبط با مسئولیت پذیری باید بتوانند عملا شناختها، عواطف و مهارتهای لازم را در این زمینه در فراگیران به وجود آورد؛ یعنی آنکه یادگیرندگان باید از آگاهیها و مهارتهای عقلانی برای کسب شناخت انواع مسئولیتهای فردی و اجتماعی برخوردار شوند.
در این تحقیق ، فرض بر این است که بررسی و شناسایی وضعیت موجود آموزش عالی در زمینۀ مسئولیت پذیری میتواند دادهها و اطلاعات مستندی را فراهم کند تا بر مبنای آن، اصلاحات و تغییرات لازم در برنامه های درسی وآموزشی صورتپذیرفته و در نتیجه ، این نهادهای آموزشی بتواند به گونه ای کارآمدتر نسل آینده را برای حضور در جامعه و پذیرش نقشها و مسئولیتهای پیچیده آماده کند؛ چرا که در برنامه های درسی رسمی دانشگاهی که عمدتا بر روی دروس تخصصی و اصلی توجه میشود، جایگاه چندانی برای پرداختن و آموزش حوزههای مرتبط با رشد و تربیت اجتماعی و اخلاقی دانشجویان وجود ندارد و همین امر در اغلب مواقع ، موجب میشود که آنها برخی از مهم ترین صلاحیتها و قابلیتهای اجتماعی لازم برای زندگی اجتماعی امروزه را کسب نکنند."