چکیده:
بیشتر جنبشهای احساسی و مکتبهای فکری ایرانی که پس از شکست ساسانیان شکل گرفته از اندیشهها و زمینههای اجتماعی خالی نبوده است؛ از جملة آنها گرایشهای گروهی صوفیان است که، ازطریق دعوت به زهد و استغنا، هدف شخصیتبخشی و بیدارگری داشتهاند. البته این هدفها از دید مراکز حکومتی پنهان نمانده و دریافتهاند که توجه بزرگان این مکتبها به پاکی نفس و تربیت رفتاری مردم، نتیجهاش اثبات و ثبات شخصیت انسانی و درنهایت، کسب استقلال است؛ ازاینرو کوشیدهاند، ضمن رعایت جانب این بزرگان و نگهبانی از عظمت مقام و القای تقدس زاهدانة آنان، درپی جذب پیروان آنها و منحرفکردن فعالیتهای رفتاری آنان باشند. این توجه هم حوزههای جغرافیایی و عاطفی این مکتبها را گسترش داده و هم ضرب آهنگ سقوط آنها را نواخته و سرعت داده است. در مقالة حاضر، برپایة شواهد و مدارک بازمانده، دگرگونیهای فکری و رفتاری تصوف مکتبی ریشهیابی شده و نسبت میان کمیت خانقاهها و گستردگی مراکز عمومی تصوف و فراهمشدن موجبات انحطاط و دگردیسی این اندیشه بیان شده است.
خلاصه ماشینی:
ریشه یابی دگرگونی های فکری و رفتاری تصوف مکتبی 1 تا قرن نهم هجری قمری محمدرضا راشدمحصل * فاطمه حسین زاده هرویان ** چکیده بیشتر جنبش های احساسی و مکتـب هـای فکـری ایرانـی کـه پـس از شکسـت ساسانیان شکل گرفته از اندیشه ها و زمینه های اجتمـاعی خـالی نبـوده اسـت ؛ از جملة آن ها گرایش های گروهی صوفیان است کـه ، ازطریـق دعـوت بـه زهـد و استغنا، هدف شخصیت بخشی و بیدارگری داشته اند.
البته گرایش ها و نهادهایی این چنین در همة مکتب های فکـری و رفتاری وابسته به فرهنگ ایرانی نمودهایی دارد که گرچـه پنهـان و رمزآلـود اسـت ، امـا ناشناخته و ناگفته نیست چنان که به نظر زرین کوب : در تاریخ حکمت اسلامی از عهد فارابی و ابن سینا تا دوران مکتب اصـفهان و ادوار تـالی بسیاری از جریان های فکری و فلسفی وابسته به فرهنگ ایرانی ، به نحوی از انحاء، بـا ایـن پدیده پیوند اتصال دارد بلکه پاره ای از نهضت هـای اجتمـاعی هـم درطـی قـرون گذشـتة اسلامی از تأثیر عوامل وابسته به آن برکنار نمانده است (زرین کوب ، ١٣٦٢: ٧ مقدمه ).
انـدکی بعـد، آثاری چون مکاتبات خواجه رشیدالدین فضل الله ، تاریخ مبارک غازانی و صفوة الصفای ابـن بزاز اسناد گران بهایی ، از توجه مردم به تصوف و گرایش صوفیان بـه تظـاهر و بـازارگرمی و رعایت آداب و رسوم رایج در خانقاه ها، به دست می دهد و بـه ایـن مطلـب تأکیـد دارد کـه ایلخانان بزرگ مغول چون غازان خان ، اولجایتو، ابوسعید و دیگران توجهی خاص بـه اهـل خانقاه ، به خصوص مشایخ و بزرگان صوفیه ، داشته اند (← رشـیدالدین فضـل الله همـدانی ، ١٣٥٨: زیارت غازان خان ، قبرهای بایزید، خرقانی ، و ابوسعید را پیش از تشرف به اسـلام و زیارت مرقد حضرت رضا (ع ) و مزارات اولیا را پس از مسلمان شـدن ).