چکیده:
شهر اسلامی جیرفت[1] از سکونتگاههای راهبردی در حوزه فرهنگی هلیلرود و جازموریان در فاصلهی سدهی نخست تا هشتم هـ.ق. بوده است. گسترهی پراکندگی مواد فرهنگی در این شهر نشان از آبادانی، رونق و اهمیت آن در ایالت کرمان دارد؛ چنانکه وسعت آن با شهرهای نامدار آن زمان مانند ری، نیشابور و اصفهان برابری میکرده است. پرسش اصلی این است که چه متغیرهای محیطی بر شکلگیری، گسترش و تخریب شهر کهن جیرفت در سدههای نخست تا هشتم هـ.ق. اثر گذاشته است؟ فرضیات این پژوهش، با استناد به یافتههای بررسیهای میدانی باستانشناسی و رهیافتهای تاریخی در مطالعه منابع مکتوب نقد و بررسی شدهاند. سپس تحلیل و استدلال بر پایه نظریه بومشناسی «کنت وات» صورت گرفته و نقش پنج متغیر: ماده، انرژی، تنوع، فضا و زمان در سه فاز شکلگیری، گسترش و تخریب شهر مطالعه شده است. بر اساس یافتههای باستانشناسی شهر جیرفت از آغاز اسلام تا سدهی چهارم هـ.ق.، شهری متوسط در ایالت کرمان بود و گسترش آن از سده چهارم هـ.ق. آغاز شد. بهنظر میرسد مهمترین علت گسترش جیرفت، تغییر مسیر ارتباطی میان سواحل خلیج فارس و شمال کشور بود؛ زیرا تا این زمان، جزایر قیس (کیش) و سیراف بندرگاههای مهم خلیجفارس بودند و راه اصلی بازرگانی از این دو جزیره به سیرجان و سپس نواحی شمالی میرفت؛ در حالیکه از سده چهارم هـ.ق. با تغییر کرسی ایالت کرمان از سیرجان به بردسیر و اهمیت یافتن بندر هرمز بهجای کیش و سیراف، راه ارتباطی هرمز - جیرفت - بردسیر به نواحی شمالی رونق بیشتری یافت و جیرفت به انبار کالاهای وارداتی و واسطه تجاری تبدیل شد. در پی آن توجه حکام سلجوقی کرمان به جیرفت معطوف و بهعنوان پایتخت زمستانی آنها برگزیده شد. همچنین وجود منابع و معادنی که مواد اولیه کالاهای صادراتی را تأمین میکرد، گسترش بیشتر آن را در پی داشت. پس از آن با درگیرهای حکام فارس، شبانکاره و غزها، جیرفت برای مدتی نقش راهبردی خود را از دست داد؛ اما در دوران قراختائیان رونق گذشته را بازیافت. پس از آن در دوران تیموریان با کاهش اهمیت مسیر هرمز - جیرفت، بهتدریج این شهر متروک شد. [1]. «شهر دقیانوس»؛ به دلیل نادرستی این انتساب به دقیانوس، در این مقاله از اصطلاح «شهر اسلامی جیرفت» استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
به نظـر ميرسـد مهم تريـن علـت گسـترش جيرفـت ، تغييــر مســير ارتباطــي ميــان ســواحل خليــج فــارس و شــمال کشــور بــود؛ زيــرا تــا ايــن زمـان ، جزايـر قيـس (کيـش ) و سـيراف بندرگاه هـاي مهـم خليج فـارس بودنـد و راه اصلـي بازرگانـي از ايـن دو جزيـره بـه سـيرجان و سـپس نواحـي شـمالي ميرفـت ؛ در حاليکـه از سـده چهـارم هــ.
پراکندگــي مــواد فرهنگــي ســطحي در ايــن شــهر نشــان از آبادانــي، رونــق و اهميــت آن در ميــان شــهرهاي ايالــت کرمــان دارد؛ آن چنان کــه از يافته هــاي باستان شــناختي و منابــع مکتــوب بـر ميآيـد، تقريبـا از سـده هاي ميانـي اسـلامي تـرک و تخريـب جيرفـت کهـن آغـاز و از سـده هشـتم هــ.
داده هــاي پژوهــش بــه روش اســنادي گــردآوري شــده و فرضيــات پژوهــش ، بــا اســتناد بــه يافته هــاي بررســيهاي ميدانــي باستان شناســي و ره يافت هــاي تاريخــي در مطالعـه منابـع مکتـوب نقـد و بررسـي شـده اند؛ سـپس تحليـل و اسـتدلال بـر پايـه نظريـه بوم شناسـي «کنـت وات » صـورت گرفتـه و نقـش پنـج متغيـر: مـاده ، انـرژي، تنـوع ، فضـا و زمــان در ســه فــاز: شــکل گيري، گســترش و تخريــب شــهر مطالعــه شــده اســت .
ايـن رسـاله کـه بـر پايـه داده هـاي کاوش هــاي باستان شناســي در شــهر قديــم جيرفــت تدويــن شــده ، مهم تريــن پژوهــش حــوزه فرهنگــي جيرفــت در دوران اســلامي اســت و بــا رويکــردي توصيفــي، بــه بيــان شــواهد و توالــي فرهنگــي شــهر اســلامي جيرفــت پرداختــه اســت ؛ هم چنيــن ، حميــده چوبـک در مقالـه ديگـري بـه تبييـن برخـي ويژگيهـاي جغرافيايـي در حـوزه جازموريـان - در سـه اسـتان کرمـان ، هرمـزگان و سيسـتان و بلوچسـتان - و تأثيـر آن بـر شـکل گيري فرهنگ هــاي ايــن منطقــه پرداختــه اســت .