چکیده:
چکیده در این مقاله دیدگاه ایمانگرایانة غزالی و آثار و دلالتهای این دیدگاه در تربیت دینی بررسی شده است. بدین منظور، نخست منطق ترجیح موضع ایمانگرایی بر سایر رویکردهای تربیت دینی تشریح شد. سپس، با تکیه بر پیشینة فکری غزالی در باب اشاعره، تصوف، و مخالفت او با فلسفه، تصریح شد که غزالی انسانها را از یکدیگر متفاوت میداند و این تفاوت سبب میشود که هر فردی برای پذیرش باور توجیههای گوناگونی داشته باشد. بر اساس همین تفاوتها، برخی بر آناند که برای ایمان آوردن هیچ گونه استدلالی ضروری نیست. برخی عقلانیت و استدلال را برای باورمندی به کار میگیرند و بعضی نیز، از دیدگاه غزالی، ساحت برتر ایمان، یعنی عرفان، را برای دینداری برمیگزینند. هر یک از این ساحتها اگر مبتنی بر شریعت باشد، میتواند در انسان ایمان ایجاد کند و هر یک از این دیدگاهها، به تبع مبانی خود، میتواند اشارات مختلفی در تربیت دینی داشته باشد. در این مقاله، تربیت دینی بر اساس سه گروه بررسی و مشخص شد: عوام، خواص اهل برهان، خواص اهل عرفان. هر یک از گروههای مذکور ویژگیها، اهداف و اصولی دارند.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر این ، کتاب های مختلفی نیز در این زمینه نگاشته شده است ؛ از جملة این کتاب ها، که بر عقل در تربیت دینی تأکید کرده اند، می توان اشاره کرد به کتاب تعلیم و تربیت اسلامی ، تألیف علی شریعتمداری (١٣٧٩) و کتاب آیین خردپروری، پژوهشی در نظام تربیت عقلانی ، تألیف سعید بهشتی (١٣٨٠).
بنابراین ، در مقالة حاضر، اولا، چنین استدلال می شود که رویکرد ایمان محوری ، از دیدگاه غزالی ، به منزلة رویکرد مکمل ، می تواند نواقص رویکرد عقل محوری در تربیت دینی را رفع نماید؛ ثانیا، نگارنده ، به سبب گسترش دیدگاه ایمان گرایی در دنیای جدید (از باب نمونه ، رویکرد پراگماتیستی جیمز (James)، رویکرد مصلحت اندیشانه یا احتیاط آمیز (prudential accounts of religious belief) پاسکال (Pascal)، رویکرد ایمان گرایانة اعتدالی ویتگنشتاین (Wittgenstein)، و رویکرد معرفت شناسی اصلاح شدة (reformed epistemology) پلانتینگا (Plantinga))، این دیدگاه را مد نظر قرار داده است .
غزالی برای هر گروه نوع خاصی از اهداف تربیت دینی را مناسـب مـی دانـد، از باب نمونه وقتی با گروه عوام سروکار دارد، از رویکرد عادت دادن بهره می برد و در توجیه باورهایشان بدون توجه به استدلال های عقلانی سعی می کند.
بـا توجه به این نکته که اهل برهان توجه ویژه ای به خرد و عقلانیت در دین داری دارنـد و از آن جایی که غزالی نیز عقل را با دین داری عجین می داند و حتی تأکید می کند که اگـر فردی بتواند از طریق عقل به دین برسد، وظیفه دارد که در ایـن راه گـام بـردارد، اصـل خردورزی به این گروه یاری خواهد رساند تا بتوانند، بر اساس خرد، تربیت شوند و به ایمان دست یابند.