چکیده:
امر به معروف و نهی از منکر، مقید به شروطی است که یکی از آنها احتمال تأثیر است. نگارندگان در این مقاله در پی پاسخ به این سؤال هستند که آیا امر به معروف و نهی از منکر، در صورتی که آمر به معروف و ناهی از منکر بداند امر و نهیش فعلا مؤثر نیست یا نسبت به مخاطب ـ تارک معروف و فاعل منکر ـ اثر ندارد، واجب خواهد بود یا خیر؟ مشهور فقها معتقدند امر به معروف و نهی از منکر، در صورتی واجب است که فرد احتمال بدهد امر و نهیش در زمان خطاب و نسبت به مخاطب تأثیرگذار است؛ لذا ایشان میگویند اگر آمر به معروف و ناهی از منکر بداند امر و نهیش فعلا و نسبت به مخاطب اثر ندارد، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست. ما با نقد ادلۀ مشهور و بهرهگیری از ادلۀ چهارگانه، اثبات خواهیم کرد که شرط احتمال تأثیر از نظر زمان، اعم از حالی و استقبالی و از نظر محدودۀ تأثیرگذاری نیز، اعم از مخاطب و دیگران است. بهعبارت دیگر، اثبات خواهیم کرد که شرط احتمال تأثیر، از دو بعد مذکور، شمولیت و عمومیت دارد.
The obligation of the calling people to the goodness and preventing people from the evil is bound to some clauses that one of them is the possibility of the effect. The writers of this article seek to answer this question whether calling people to the goodness and preventing people from the evil shall be obligatory or not، if the orderer to the goodness and preventer from the evil knows that his/her order and prevention is not effective، now or does not influence the addressee who prevents from performing goodness and/or does the evil.
The most jurists believe that in such case، the calling people to the goodness and preventing people from the evil shall not be obligatory. But، we criticize the evidences of the jurists and prove the clause of the effect possibility، enjoying the tetra-evidences، from the time viewpoint whether present or future، and also considering the affecting limitation including the addressee and others. In other words، we shall substantiate that the effect possibility clause shall be applicable and universal، regarding the aforesaid both dimensions.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین از آنچه گفته شد، معلوم می شود کـه مقصـود فقهـا از شـرط احتمـال تـأثیر در وجوب امر به معروف و نهی از منکر، و اینکه گفته اند اگر آمر به معروف و نـاهی از منکـر احتمال بدهد و گمان داشته باشد که امر به معروف و نهی از منکر تأثیر ندارد، وجوب امـر به معروف و نهی از منکر برداشته می شود، احتمال به معنای خاص است ، یعنی احتمالی که عقلا به آن اعتنا می کنند.
البته علـم بـه تـأثیر یـا گمان به تأثیر داشتن شرط نیست ؛ اما اگر علم یا گمان داشته باشد کـه امـر و نهـیش تـأثیر ندارد، در اینجا وجوب امر به معروف و نهی از منکر ساقط می شود، ولی جواز و استحباب آن سر جایش باقی است » (همان، بی تا: ٢٠٢).
در نتیجه از آنجا که در آیة شریفه ، امر به معروف و نهی از منکـر بـه طـور مطلـق آورده شده، یا در روایت شرط آن (به شـرطی امـر بـه معـروف واجـب اسـت کـه بدانـد از وی می پذیرد)، به حالت خاصی مقید نشده است ، درمی یابیم که این فریضة الهی ، حتـی اگـر در زمان خطاب و در شخص مخاطب مؤثر واقع نشود، همچنان وجوبش باقی است ، زیرا اگـر شارع می خواست آن را به حالت خاصی مقید کند، باید آن حالت خاص را ذکر مـی کـرد و ١.
بنابراین از مطالب قبل ، به خوبی روشن می شود که وجـوب امـر بـه معـروف و نهـی از منکر، بر فرض اینکه در زمان خطاب و در شخص مخاطب - تارک معروف و فاعل منکـر- تأثیر ندارد، ساقط نمی شود؛ زیرا تا وقتی که زمینه سازی و فراهم کردن مقدمات تأثیرگذاری ممکن باشد، وجوب امر به معروف و نهی از منکر، همچنان باقی است ."