چکیده:
پسوندهای شخص و شمار در گویش لکی دلفان توزیع گستردهای دارند و میتوانند به گروههای اسمی فاعلی و مفعولی، حروف اضافه و فعل اضافه شوند. رفتار نحوی یکسان فاعل بندهای لازم و متعدی و تقابل آنها با رفتار نحوی مفعول بند متعدی نشان میدهد که پسوندهای مذکور را نمیتوان نشانة ساخت ارگتیو در این گویش تلقی کرد. به علاوه، شواهدی مانند حضور این پسوندها بر روی حروف اضافه، علاوه بر افعال، اولویت میزبانی ستاک فعل و نه لزوما اولین سازة گروه فعلی و همچنین وجود مطابقه با مفعول صریح نافی تلقی پسوندهای مذکور به عنوان نشانة مطابقة فاعلی است. همچنین شواهد توزیعی، مانند توزیع یکسان این پسوندها با گروههای اسمی یا ضمایر غیرپیوسته و شواهد تاریخی، نشان میدهد که این پسوندها به نشانة مطابقه تبدیل نشدهاند و درواقع هنوز ضمیر هستند.
خلاصه ماشینی:
به علاوه ، شواهدی مانند حضور این پسوندها بر روی حروف اضافه ، علاوه بر افعال ، اولویت میزبانی ستاک فعل و نه لزوما اولین سازه گروه فعلی و همچنین وجود مطابقه با مفعول صریح نافی تلقی پسوندهای مذکور به عنوان نشانۀ مطابقۀ فاعلی است .
با توجه به اینکه افعال متعدی گذشته (ارگتیو) از صفات مفعولی مشتق شده اند و از لحاظ ظرفیت فعل تک ظرفیتی هستند، در سیر تحول تاریخی در فارسی امروز این صفت ها به افعال تمام عیار تبدیل شده و دوظرفیتی محسوب میشوند و قابلیت بازبینی حالت مفعولی را پیدا کرده اند، اما این تحول هنوز در تمام گویش های ایرانی دارای ساخت ارگتیو صورت نگرفته است و برخی از زبان ها در میانۀ راه هستند.
» بر این اساس ، الگوهای نحوی جملات این گویش را میتوان به صورت زیر نشان داد: افعال لازم در زمان حال و گذشته : (رجوع شود به تصویر صفحه) در این الگوها گروه های اسمی دارای نقش فاعل در داخل پرانتز قرار داده شده اند، چراکه در گویش لکی به صورت بینشان ، فاعل در جمله حضور ندارد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) از آنجا که حالت همواره به شکل ساختواژی تجلی پیدا نمیکند و ممکن است به صورت نحوی و فاقد نشانه های ساختواژی باشد، در ادامه به این مبحث میپردازیم که آیا در گویش لکی الگوهای نحوی کاربرد فاعل بند لازم و مفعول بند متعدی از یک سو و فاعل بند متعدی از سوی دیگر میتواند توجیه گر این باشد که آنها دارای رفتار نحوی یکسان هستند.