چکیده:
با توجه به اهمیت نوع روششناسی در پژوهشهای علمی و تاثیرگذاری این امر در نتایج حاصل از پژوهش و همچنین صحت و کاربردی بودن آن، بحث روششناسی به یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه در نظریات مختلف با توجه به نوع دیدگاه فکری آنها تبدیل شده است. در این مقاله با توجه به اهمیت بحثهای روششناختی بهخصوص در علوم اجتماعی، با دستهبندی نظریهپردازان مختلف به دو دسته طرفداران رویکرد وحدت در روش پژوهش علمی و طرفداران رویکرد وجود کثرت در روش پژوهش علمی، به تشریح دیدگاهای هر یک از این دو رویکرد و انتقادهای وآرده بر آنها پرداخته خواهد شد. نکته مورد توجه نگارنده در ابتدای بحث ارائه تعریف مشخص از مفاهیم اصلی مورد بحث یعنی روش پژوهش، علم، وحدت روش علمی و بالاخره کثرت روش علمی است. در این راستا نیز تمایزات روش پژوهش علمی به عنوان موضوع مورد بحث مقاله با روش آموزش علمی روشن خواهد شد. در تشریح نظریات هر یک از دو رویکرد اصلی در ابتدا به مبانی فکری آنها پرداخته شده؛ بهنحوی که نوع دیدگاه آنها در روششناسی را در مبانی فکری آنها در مورد هستیشناسی، موضوع علوم و نحوه ارتباط بین علوم مختلف ریشهیابی میشود.
خلاصه ماشینی:
"وحدت روش علمی: منظور از این مفهوم این امر میباشد که گروهی از متفکران که معتقدند تمایزی بین راههای شناخت و کشف قوانین در علوم طبیعی و اجتماعی وجود ندارد و روشهای تجربی مانند علوم طبیعی برای کشف قوانین اجتماعی نیز قابل استفاده است.
در واقع اختلافنظر در بحث وحدت و کثرت روش پژوهش علمی تا حدودی ریشه در اعتقاد به ارتباط و یا وجود تفاوت بین دو حوزه اصلی علم، یعنی علوم طبیعی و علوم اجتماعی دارد، بهطوریکه در طول یک قرن گذشته در رابطه با جایگاه و ارتباط علوم طبیعی و علوم انسانی و اجتماعی در حوزه روششناسی میتوان متفکران را به دو دیدگاه متقابل تقسیم نمود: الف) معتقدان به طبیعتگرایی 1 : این اندیشمندان معتقدند چون موضوع همهی علوم کسب دانش است، به وحدت علوم اعتقاد دارند و بیان میدارند؛ که همه علوم از روش واحدی پیروی میکنند.
همچنان که مشاهده میشود این اصل در ارتباط مستقیم با دیگر اصول اساسی رویکرد اثباتگرا بهشمار میرود، البته تحت تاثیر آنها نیز میباشد که در ادامه با در نظر داشتن این اصول پنج گانه به تشریح و چگونگی آراء اثباتگرایان در رابطه با وحدت روش پژوهش علمی پرداخته خواهد شد.
در رابطه وحدت روششناسی نیز باید اشاره داشت که همه گرایشهای رویکرد اثباتگرا و تجربهگرایان بهدلیل اعتقاد به وجود ممنوعیتهایی درباره دانش بشر و محدود نمودن دانش به نتایج حاصل از عملیات قابل مشاهده و حسی، بهدنبال محدود کردن دامنه تحقیق علمی به روشهای تجربی هستند (معینی علمداری، 1389: 21) و بدین دلیل نیز تاکید به وحدت روش پژوهش کردهاند، که البته منظور آنها نیز روشهای تجربی میباشد."