چکیده:
تغییرات اجتماعی ناشی از انقلاب صنعتی با ایجاد تغییر در نقشهای اجتماعی زنان و مردان به دگرگونی در ساختار قدرت در خانوادهها نیز انجامیده است. شرایط موجود نظام مردسالاری سنتی را مطرود دانسته و در جستوجوی هرچه بیشتر برابری قدرت میان زن و مرد است. این خواسته تا حدی برآورده شده است و روابط خانواده بیشتر بهسوی «دموکراتیزهشدن» پیش رفته است. همچنین نظام سنتی مردسالاری رو به تضعیف نهاده است. این تحقیق بر آن است تا با استفاده از روش تحقیق کیفی و با اتکا به دادههای میدانی گردآوریشده به شیوة عمدتا مصاحبه نشان دهد که نابرابری میزان قدرت در میان همسران الزاما به استثمار نمیانجامد. اظهارات بسیاری از مصاحبهشوندگان حاکی از این است که تبعیت از هنجارهای سنتی روابط زن و شوهر در مواقعی که سوء استفاده از قدرت وجود ندارد و به میزان صمیمتی که میان آنان برقرار است به رضایت از زندگی زناشویی میانجامد. اصولا در چنین الگوهای سنتی از خانواده، نابرابری مشروع قدرت میان آنان مسئله بهشمار نمیرود.
خلاصه ماشینی:
با توجه به این که تغییر در نقش جنسیت ها بیش از همه بـا تغییـر در چگـونگی توزیـع قدرت همراه است ، بنابراین هرگونه مطالعه دربارة تغییر در نظام خانواده با مطالعـة سـاختار قدرت گره خورده است ؛ زیرا بسیاری از مشاجرات و اختلافات خانوادگی بـر سـر توزیـع قدرت و به اصطلاح «تضعیف نظام مردسالاری و تقویت نظام برابرگرایانه یـا زن سـالاری » دور می زند (← سعیدیان ، ١٣٨٢؛ عنایت ، ١٣٨٨ و ١٣٨٩).
٣. هدف تحقیق هدف کلی تحقیق حاضر نمایش این مسئله است که در بعضی موارد توزیع نـابرابر قـدرت در خانواده هایی که روابط بر پایة نظام سنتی را پذیرفته اند یا حتی خانواده های غیرسنتی کـه نظام سنتی را می پذیرند و آگاهانه بدان تمسک می جویند، به رغم نـابرابری قـدرت در میـان همسران و تمرکز بر آن در دست مرد، عمدتا رضایت از زنـدگی زناشـویی در میـان آن هـا برقرار است و نارضایتی ناشی از نابرابری قدرت وجود ندارد.
هدف از این روش ، نظرسـنجی معمـول از زنـان و مـردان دربارة توزیـع قـدرت و عوامـل مـؤثر در تصـمیم گیـری نیسـت ، بلکـه هـدف نشـان دادن خانواده هایی است که به رغم تبعیت از شیوة سنتی ساختار قدرت (مردسـالاری ) از زنـدگی زناشویی اظهار رضایت می کنند.
٧. تغییر نقش جنسیت در ایران و اثرات آن بر خانواده به نظر می رسد بسیاری از تحقیقاتی که در ایران انجام شده است عمـدتا کمـی گراینـد و بـا درنظر گرفتن تصمیم گیری به منزلة شاخص اصلی قدرت اسـت کـه تـا حـدی تقلیـدی از کارهای غربی هاست .