چکیده:
اسلام و از نگاه ادیبان و عارفان مسلمان است که منبع الهام هنرمندان نگارگر قرار گرفته است. سیمای زن در نگارهها مبین توجه نگارگر به حقیقت زیبایی معنوی او و مبتنیبر توصیفات ادبی و عرفانی از اوست. این تصویر زیبا، گذشته از وجه ظاهری، کنایتی از معنای عرفانی این توصیفات نیز است؛ چنانکه ترسیم چشم زیبا مصور مقام نظارۀ حق، و لب زیبا نشاندهندة مقام حکایت دل و بیان سر درون، با تمسک به گفتوگو یا تبسم است. این مقاله با بررسی اشعار فارسی و مصادیقی از آثار نگارگری اصیل ایران، زمینۀ مطالعه در چگونگی انطباق معیارهای زیباییشناسانة نگارگران با تعاریف ادبی و عرفانی از وجود زن را فراهم میآورد و نشان میدهد که نگارگران چگونه درصدد بیان تصویری خصایص مطلوب در وجود زنان بر مبنای تفکر اسلامی جاری در ادبیات ایران بودهاند.
خلاصه ماشینی:
نگارگران مسلمان حاصـل مشـاهدات خود از عوالم قدسی را، که نتیجة سیر و سلوک و تهذیب نفس و تقرب به درگاه حق تعالی بوده و ریشه در ادب و حکمت و عرفان اسلامی داشته ، بر صفحة نگاره ها رقم زده است و با تمسک به نمادها و نشـانه هـایی از ادب و عرفـان اسـلامی ، کـه زن را نشانی از محبوب ازلی و تجلی گاه مهر او می داند، پاک ترین جلوه ها را از این مخلوق ترسیم کرده اند.
مکتبی در وصف رفتار نیک لیلی ، با بهره گیری از استعارات زیبای شعری ، رفتـار معنـوی او را بـه جلوه گری زیبایی در سرو تشبیه کرده است و چنین می گوید: از جلــوة ســرو او بــه رفتــار صـدخانـه مـرغ دل نگونسـار در بازکردن این صفات زنانه در نگارگری نیز تلاش نگارگران بـر بهـره منـدی از زبـان هنری ویژة آن است .
حافظ می گوید: خال مشکین که بدان عارض گندم گون اسـت سـر آن دانــه کــه شـد رهــزن آدم بــا اوســت گذشته از صورت مه رویان و زیبارویان ، که توجه خاصی به آن ها می شود، چهـره هـا در نگارگری همواره زیبا ترسیم می شوند؛ زیرا در نگاره ها حقیقت انسانی همة چهره ها واحـد بوده است و صورت مجرد آن ها در همه حال حفظ مـی شـود، امـا اسـتعانت نگـارگران از ممیزات زیبایی شناسانه ای که در توصیف اجزای چهره در اشعار فارسی وجود دارد رمـز و راز چهرة زنان در نگاره ها را دو چندان کرده است .