چکیده:
کیفیت زندگی مطلوب از دیرباز آرزوی بشر بوده است. در گذشته، این آرزو به بهبود وضعیتهای ظاهری افراد از قبیل میزان درآمد، تحصیلات، سلامت جسم و مسکن محدود بود، ولی اکنون به طیفهای وسیعی ازجمله متغیرهای کیفی و ذهنی توجه میشود. در این بین ارتقای کیفیت زندگی فردی و اجتماعی در سکونتگاههای روستایی از دیرباز مورد توجه برنامهریزان بوده، اما در دهههای اخیر و با اولویتیافتن هدف اجتماعی توسعه و تدوین آنها در قالب برنامههای توسعه، بهتدریج نگرش انسانی و جامعهشناختی دربارۀ کیفیت زندگی در نوشتارهای توسعه و برنامهریزیها و سیاستگذاریهای کلان کشورهای پیشرفته راه یافته استهدف اصلی مقالة حاضر سنجش کیفیت زندگی خانوارهای روستایی و تأثیر متغیرهای جمعیتشناختی بر آن است. برای بررسی موضوع تحقیق، دو پرسش اصلی مطرح شد: «کیفیت زندگی خانوارهای روستایی چگونه است؟» و «متغیرهای جمعیتشناختی چه تأثیری بر آن دارند؟». تعداد 430 خانوار از 43 روستای شهرستان عجبشیر بهصورت نمونهگیری احتمالی طبقهای انتخاب شدند و با توزیع پرسشنامه بین آنها، کیفیت زندگی با 4 بعد و 7 مؤلفه ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی، امنیت و سلامت، محیط زیرساختها و کیفیت محیطی بالاتر از حد متوسط، و متغیرهای کیفیت محیط مسکونی، کیفیت اوقات فراغت، و کیفیت اشتغال و درآمد پایینتر از حد متوسط قرار دارند. ترکیبهای دومتغیری سن-تحصیلات و سن-شغل بر میانگین کیفیت زندگی خانوارها تفاوت معناداری نشان نداد، اما ترکیب تحصیلات-شغل بر میانگین کیفیت زندگی خانوارهای روستایی تفاوت معناداری داشت. ایجاد مراکز آموزشی-فرهنگی، بهداشتی-درمانی، فرصتهای شغلی پایدار غیرکشاورزی و استفاده از مصالح مقاوم و بادوام در ساختوساز واحدهای مسکونی میتواند در ارتقای کیفیت زندگی روستاییان ناحیه مؤثر باشد.