چکیده:
شخصیت و سیره پیامبر اعظم(ص) بهعنوان پیامآور دین اسلام همواره مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار داشته است. مستشرقان نیز با انگیزههای گوناگون به این امر اهتمام نمودهاند. یکی از اهداف اصلی مستشرقان تبشیری مسیحی، مبارزه با دین مبین اسلام و انکار رسالت پیامبر اکرم(ص) بوده که همواره در دستور کار فرمانروایان کلیسا قرار داشته است و تلاش نموده با تعیین معلمان ساختگی برای آن حضرت و تفسیر به رای آیات قرآن، رسالت آن حضرت را انکار نمایند. این مقاله پارهای از دلایلی که در جهت انکار رسالت پیامبر اکرم(ص) مطرح شده است را مورد بحث و بررسی قرار داده و بر اساس شواهد درون دینی و دلایل معتبر برون دینی بیان داشته که این شبهات بر اساس پیشفرض ناصحیح آنان بوده، افزون بر آن که این دسته از مستشرقان، در بسیاری از موارد واقعیتهای تاریخی را تحریف و آیات قرآن را بر خلاف قواعد تفسیری، مورد بحث قرار دادهاند.
خلاصه ماشینی:
"قرآن، مصدق کتب پیشین درهحداد در جهت انکار رسالت پیامبر اکرم| سعی میکند به آیات تصدیق استناد نماید؛ از جمله: «و أنزلنا إلیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب و مهیمنا علیه؛ (مائده / 48) و این کتاب [= قرآن] را بهحق بر تو فرو فرستادیم؛ درحالیکه مؤید کتابهای پیش از آن و نگهبان بر آن[ها] است».
اگر قرآن برگرفته از تورات و انجیل و زاییده اندیشه و تجربههای پیامبر بود، چرا دشمنان کینهتوزی مانند مشرکان مکه و آن دسته از اهل کتاب که به پیامبر اکرم ایمان نیاورده بودند، به جای آن همه هزینههای سنگین برای براندازی اسلام، هیچگاه به صورت جدی چنین ایراد پیشپا افتادهای را مطرح نکردند؟ نکته مهمی که جنبه دیگر واژه «تصدیق» را آشکار میسازد، از آیه 48 سوره مائده (و أنزلنا إلیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب و مهیمنا علیه) به دست میآید که در آن برای قرآن افزون بر نقش تصدیق، نقش مهیمن بودن بر کتابهای آسمانی پیشین را نیز بیان میکند.
(همان: 225) ازاینرو برخلاف نظر درهحداد باید گفت یکی از آیاتی که بهصراحت رسالت پیامبر اکرم| را معرفی میکند، آیه 40 سوره احزاب است: ما کان محمد أبا أحد من رجالکم و لٰکن رسول الله و خاتم النبیین و کان الله بکل شیء علیما محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولیکن فرستاده خدا و پایانبخش پیامبران است، و خدا به هر چیزی داناست."