چکیده:
فراداستان از رایج ترین انواع داستان های پسامدرنیستی است که گاه رویدادهای تاریخی را آگاهانه تحریف می کند تا در امکان کشف حقیقت تاریخی تردید کند. در فراداستان تاریخ نگارانه، نویسنده با آشکارکردن شگردهای داستان نویسی و تحریف تاریخ، می کوشد با روایت و نگرشی متفاوت، تاریخ را نیز یک داستان نشان دهد. روش هایی همچون جعل تاریخ، آیرونی، بینامتنیت، زمان پریشی، و... در رمان مارمولکی که ماه را بلعید نشان می دهد که این رمان، یک فراداستان تاریخ نگارانه ایرانی است. این پژوهش در نظر دارد تا شگردهای فراداستان تاریخ نگارانه را در این رمان براساس نظریه لیندا هاچن بررسی نماید. نتیجه تحقیق نشان دهنده ساختار پسامدرنیستی این رمان است که به شکلی طنز آمیز تاریخ دوران قاجار و پهلوی را تحریف و نقد و بازنگری می کند و حقایق مسلم انگاشته شده تاریخی را شبهه برانگیز جلوه می دهد.
خلاصه ماشینی:
هاچن معتقد است رمان های تاریخی از اطلاعات و جزئیات رویدادهای گذشته استفاده می کنند و آن را در متن خود همگون می سازند تا داستان خود را اثبات شدنی جلوه دهند؛ اما در فراداستان تاریخ نگارانه در حالی که جزئیات رویدادهای تـاریخی ملحـوظ مـی شـود، نویسنده آن را تحریف می کند تا توجه خواننده به این موضوع جلب شود که تاریخ مـدون ممکن است نتواند برخی رویدادها را به یاد آورد و خطـر خطـای عمـدی و غیرعمـدی در روایت کردن وقایع تاریخی همواره وجود دارد (هاچن ، ١٣٨٣: ٢٨٦).
ایـن نـوع برخـورد طنزآمیـز بـا شخصیت های تاریخی ، تأکیدی است بر این موضوع که نمی توان به حقیقت های تـاریخی دست یافت ؛ زیرا تاریخ نگاران تحت تأثیر گفتمـان مسـلط زمـان خـود بـه روایـت تـاریخ می پردازند و خواننده نمی تواند بـا مطالعـة منـابع تـاریخی ، تصـویری روشـن و عینـی از شخصیت ها و رویدادهای گذشته به دست آورد، بلکه باید متنی شدن تـاریخ را تشـخیص دهد و در عین حال از آنچه که به وسیلة طنز بر سر رویدادها و شخصـیت هـای تـاریخی آمده است ، آگاه باشد و آنها را با دیدی انتقادی مورد بازبینی قرار دهد.
آیا وی بر خلاف آنچه تاریخ می گوید، به عضویت در فراماسونری تمایل داشته است ؟ آیا کسی که به عنوان پزشک احمدی اعدام شـد، خـود او نبوده است ؟ آیا ادعای ناصرالدین شاه مبنی بر اینکه علت علاقة بی حـد خـود را نسـبت بـه ملیجک خودش هم نمی داند، دروغی محـض اسـت ؟ وجـود وضـعیت آیرونـی دار و البتـه طنزآمیز رویدادها در روایت شکری موجب شـکل گیـری ایـن گونـه پرسـش هـا در ذهـن خواننده می شود؛ پرسش هایی که وی را در وضعیتی تناقض آمیز قرار می دهد و مـتن نیـز هیچ تمایلی ندارد این تناقضات را رفع کند یا برای آنها پاسخی ارائه دهـد.