چکیده:
یکی از مهم ترین مسائل پیش روی نظام اسلامی به عنوان یک نظام دینی، نحوه مواجه آن با مقوله های نظری و عینی تمدن غربی به عنوان نظامی سکولار است که تامل صاحب نظران را در حوزه های مختلف به دنبال داشته است. جریان فکری آیت الله مصباح یزدی به عنوان یکی از مهم ترین جریان های فکری در نظام اسلامی، به صورت خاص و مبتنی بر دلایل نظری و عملی ویژه ای، بین دین اسلام و توسعه غربی رابطه برقرار کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی این نظریه خاص در توصیف و تحلیل توسعه، دین، رابطه دین و توسعه و دلایل موردتوجه این جریان در انتخاب رویکرد مذکور است.
خلاصه ماشینی:
در اين قسمت، با توجه به موضوع و اهداف پژوهش از بيان ادبيات گسترده، صرفنظر ميگردد و فقط به دستهبندي ادبيات نظري موجود درباره نسبت، جايگاه يا رابطه دين با توسعه، که بعد از انقلب اسلمي براي دستهبندي جريانها ارائه شده است، بسنده ميشود تا موقعيت ويژه رويکرد مؤسسه امام )ره( وضوع بيشتري يابد.
در واقع، روش پژوهش حاضر، از نوع توصيفي-تحليلي است که در آن سعي شده است بدون توجه به ادبيات موجود درباره نسبت دين و توسعه و دستهبنديهاي بيان شده درباره اين موضوع، مبتني بر محتواي متون در دسترس و عملکرد آيتال مصباح و شاگردان ايشان در مؤسسه امام )ره(، استخراج آراء و تحليل نظري و عملي آنها انجام شود.
اگر ما پيشرفتي را که مطلوب هست، در نظر بگيريم، آن گاه توسعه، بار ارزشي مثبت خواهد داشت؛ يعني وقتي گفته ميشود توسعه، گويا مطلبي القاء شده است که همه مي بايست بپذيرند و براي همگان مطلوب است؛ مخصوصا با توجه به اين بار ارزشي مثبت در توسعه، بايد توسعه را آنچنان تعريف کنيم که انسان يا جامعه براي رسيدن به اهداف مطلوب خود از بهترين وسايل استفاده کند، به طوري که اينها نسبت به ساير روشها زودتر بتوانند به نتيجه برسند.
نسبت دين )اسلام ( و توسعه در رويکرد مؤسسه امام )ره ( رابطه دين )اسلم( و توسعه در ديدگاه استاد به گونهاي است که توسعه به عنوان جهت فعاليت ارادي انسان و رابطه اساسي که با فرهنگ دارد، بايد بر اساس دين سامان يابد و هر نوع برنامهريزي که براي سعادت و شقاوت انسان مؤثر است، بدون نظام ارزشگذاري توسط دين و به عبارتي بدون حکم دين، فاقد وجاهت شرعي خواهد بود.