چکیده:
قالب غزل از عصر رودکی تاکنون به غیر از سرودههای غزل سرایان نامدار، در حافظة ما، تصاویر تکراری و کلیشهای از عشق مجازی، توصیف اندام معشوق زمینی و ... را حک ساخته است، امّا در دوران معاصر برخی از شاعران تغییراتی اساسی در تصاویر غزل ایجاد کردهاند که بیتردید سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمّد علی بهمنی، به عنوان سه زاویة مثلّث غزل نو، غزل سرایانی هستند، که این امر مهّم را بر عهده گرفتهاند. آن ها با بهره گرفتن از تصاویر بکر و تازه و با دوری کردن از تصاویر مالوف و مانوس غزل گذشته، محیطی جدید را در غزل امروز به وجود آوردهاند و به غزل، حیاتی نو و جانی تازه بخشیدهاند. قابل ذکر است که، آشنایی زدایی غزل سرایان معاصر، در تصاویر غزل، از سر تفنّن و تفاخر نبوده است، بلکه از ضرورت مضامین تازه به این سنّت شکنی دست زده اند، مضمونهایی که بدون این نوآوری ها، در قالب غزل خوش نمینشست. داخل کردن تصاویر تازه، غزل امروز را از تازگی و بدعت بی مانندی سرشار ساخته و به غزل سرایان معاصر، به عنوان شاعرانی صاحب سبک، جایگاهی والا بخشیده است. این پژوهش بر آن است، که تصاویر و شیوه های توصیف در غزل نو را با تکیه بر اشعار سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمّد علی بهمنی، مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
تو وآن كهنه درنگت در روز من شهابم، من و اين شيوةشب پيمايي (همان،1373 :62) سبزم ، آن چنانكه باورم نمي شود من ، همان درخت خشك بي جوانه ام (همان:48 ) كوير تشنةعشقم ، تداوم عطشم دگر بس است ، ز باران مگوي ، باران باش (همان،1376: 46 ) تا گل غربت نروياند بهار از خاك جانم با خزانت نيز خواهم ساخت ، خاك بي خزانم (بهمني،1385 :82 ) گاه باران همةدغدغه اش باغچه نيست سيل بي گاهم و ناگاه خرابت نكنم (همان،1387 :150 ) و نمونه هاي ديگر از مجموعةاشعار سيمين بهبهاني: ترنج (472) غنچهةآفت رسيده ، ساقة نيلوفر (561) خزه بر موج (573) كاج (652)پيچك ، صنوبر پاييز (799)زمين (801) خزه (804) سياره (811) تاك بارآور (833) نيلوفر چند ساعته ، خوشةانگور روشن (921)انار سرخ (997) از حسين منزوي در مجموعه هاي شعري از شوكران و شكر: سنگ ساحل (60 ) خاك (80 ) ساقه (82 ) خاك (87 ) شب دير پا (87) غنچه(89) كياه (126) دريا (140) آسمان، پاره پاره مغرب، نيمة بيخاوران آفاق (169) باد بيابان (186) گل آفتاب گرد (238) از كهربا و كافور: غنچه (21) رود (74) از محمد علي بهمني در مجموعه شعري گاهي دلم براي خودم تنگ مي شود: آب ، ابر ، آفتاب ، كوه (71) قطب (101) شهاب (103) 2ـ اشيا: در غزل نو، مي توانيم نمونه هاي زيادي را مشاهده كنيم كه شاعران با بهره جستن از اشيا ، ميان عناصر بي جان و امور گوناگون زندگي عادي همانندي هاي بديع و شگفتي را كشف كرده و به تصوير كشيده اند : خفّاش اين كبودي ، در زير چشمهايم گسترده بال ها را چونان كه بادباني (بهبهاني،1384 :463 ) در خواب هذياني تو، او آمد و اختران را چون دستمالي پر از نقل، در دامن باورت ريخت (همان:652 ) بهتر ببين آنگه درياب كز خون دلم خورده آب شعر خوش نقش و نگارم، چون قالي هاي ايراني ( منزوي،1376 :153) همان طور كه پيش تر نيز اشاره كرديم از نظر منتقدين جديد، سعي شاعران نوگرا در خلق تصاوير بكر و تازه، تا حلول شاعر در اشيا ، پيش رفته است.