خلاصه ماشینی:
"نکته ی قابل توجهی که به عنوان درس در سراسر آثار فلاسفه بارها بازگو میشود تساهل و بردباری در مقابل ادیان،درسها و سفارشهای قرآنی حضرت محمد(ص)است که این سفارشها در ایران با حضور پنج دین مختلف که در سراسر این کشور بدون هیچ حب و بغض در کنار هم زندگی میکنند،فلاسفه را تحت تأثیر قرار میدهد.
قوانین کتاب 20،فصل 21) در آثار ولتر باید اینگونه گفت:که او هم مانند مونتسکیو تحت تأثیر فرهنگ غربیاش و آموزش اولیه در مدرسهی لوئی کبیر زیر نظر یسوعیان جبههگیری اولیه نسبت به اسلام دارد(تراژدی به نام محمد)ولی با مطالعهی سیاحتنامهها به خصوص شاردن در ایران کمکم انجماد فکریاش آب میشود.
سفارش حضرت محمد(ص)به احترام به دیگر مذاهب صاحب کتاب،توجه او را جلب میکند و اظهار میدارد که دلیل پیشرفت خیلی سریع اسلام در شرق همین ممارست بوده است که سیاحان نیز آن را تحسین کردند و به همین دلیل هم تساهل و بردباری در این مذهب رواج دارد.
حال اینجا یک سؤال پیش میآید با انتشار این آثار انتقادی،آیا فلاسفه حضرت محمد(ص)و مذهبش را شناختند و آیا موفق به تغییر پیشداوریها شدند یا همچنان پیشداوریهای دوران بعد از جنگهای صلیبی ثابت ماند و تغییری رخ نداد؟ باید به این سؤالات با تأمل جواب داد اما بهطور کلی باید گفت که شرایط حاد دوران قرن 18 که بالاخره با انقلاب خاتمه پیدا کرد،فضلا را بر آن داشت که وارد مرحلهی جدیدی از تحقیق و تأمل شوند و هرآنچه را که تا آن موقع در تربیت کاتولیکها مورد قضاوت جانبدارانه قرار گرفته بود از رنسانس به بعد با دیدهی تردید دریافت شده بود، کاوش کنند تا راهی برای انتقاد از آموزشهای غلط بیابند."