چکیده:
این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه مشارکت اجتماعی والدین نوجوانان بزهکار و نوجوانان عادی در شهر تهران انجام شده است . درتحقیق حاضر مشارکت اجتماعی والدین ، در دو بعد مشارکت تربیتی – پرورشی و آموزشی والدین در امور مدرسه فرزندان مورد بررسی قرار گرفته و نظریه کنترل اجتماعی هیرشی به عنوان چارچوب نظری تحقیق انتخاب شده و فرضیه های تحقیق نیز بر اساس چارچوب نظری تدوین شده است . روش انجام تحقیق به روش پیمایشی بوده و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است . جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پسر ١٥-١٨ سال مقطع دبیرستان مناطق ١٥ و ٤ شهر تهران و نیز کلیه پسران مرتکب به بزه سرقت در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران تشکیل داده اند. برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده استفاده شده و حجم نمونه تحقیق را ١٢٠ نفر شامل ٦٠ نفر نوجوان بزهکار و ٦٠ نفر نوجوان غیر بزهکار تشکیل داده است . برای سنجش قابلیت اعتماد گویه ها در پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار گویه ها علاوه بر اعتبار صوری از تحلیل عامل استفاده شده است . برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر جداول توزیع فراوانی، از آزمون هایT و آزمون لوین برای آزمون معناداری تفاوت میانگین های دو گروه استفاده شده است . نتایج حاصل از تحقیق در نمونه مورد بررسی نشان داده است که در زمینه مشارکت تربیتی- پرورشی والدین براساس قیود اجتماعی نظریه هیرشی، بین دلبستگی به خانواده و باور به هنجارهای اجتماعی نوجوانان بزهکار و نوجوانان غیر بزهکار تفاوت معنادار وجود دارد. اما در زمینه تعهد به اهداف مدرسه بین نوجوانان بزهکار و نوجوانان غیر بزهکار تفاوت معنادار وجود ندارد. همچنین نتایج تحقیق در زمینه مشارکت آموزشی والدین نیز بیانگر آن است که میانگین درگیر بودن در امور آموزشی و فوق برنامه مدرسه در بین نوجوانان غیر بزهکار بیشتر از نوجوانان بزهکار است و این تفاوت معنیداری است .
خلاصه ماشینی:
نتایج حاصل از تحقیق در نمونه مورد بررسی نشان داده است که در زمینه مشارکت تربیتی- پرورشی والدین براساس قیود اجتماعی نظریه هیرشی، بین دلبستگی به خانواده و باور به هنجارهای اجتماعی نوجوانان بزهکار و نوجوانان غیر بزهکار تفاوت معنادار وجود دارد.
(فرجاد، ٢١٥:١٣٨٥) در تقسیم بندی بزهکاران از لحاظ مطالعات اجتماعی و از نقطه نظر عرف و قانون برحسب نوع کاری که انجام میدهند، میتوان آنها را به سه گروه تقسیم کرد: ١- بزهکاری علیه اشخاص عادی جامعه ٢- بزهکاری علیه دارایی و مالکیت دیگران مانند ورود به خانه آنها به قصد دزدی اموال و جعل اسناد و مدارک مربوط به مالکیت ، دزدی اتومبیل ٣- بزهکاری علیه نظم عمومی جامعه (جوانمرد، ٨١:١٣٩٠) عوامل مؤثر بر بزهکاری: اگرچه یک رویکرد تعاملی زیست شناختی، روانشناختی و جامعه شناختی با توجه به عوامل زیستی–روانی و اجتماعی مؤثر بر رفتار میتواند بزهکاری جوانان را در ابعاد گسترده - تری تبیین کند، ولی جامعه شناسی انحرافات عمدتا به عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر بزهکاری پرداخته و از میان این عوامل ، کارگزاران جامعه پذیری نوجوانان نظیر خانواده ، مدرسه ، گروه همسالان و رسانه های جمعی را بیشتر مورد توجه قرار داده است که در زیر به بررسی نقش هر کدام از آنها اشاره میگردد.