چکیده:
فقر مسئلهای است که از سالیان دور وجود داشته است و علیرغم رشد اقتصادی کشورهای جهان و اجرای سیاستهای گوناگون مبارزه با فقر، همچنان زندگی افراد زیادی را احاطه کرده است و کاهش آن به یکی از اهداف بسیار مهم سیاستگذاران اقتصادی کشورهای جهان تبدیل شده است. بخش مالی بهدلیل ارتباط با سایر بخشهای متفاوت هر جامعه، نقش مهمی ایفا میکند و از راههایی مانند تسهیل مبادلات، اعطای اعتبارات، کاهش ریسک و ارایه سایر خدمات مالی میتواند فقر را تغییر دهد. هدف این مقاله بررسی تاثیر توسعه مالی بر کاهش فقر در کشورهای اسلامی عضو گروه دیهشت طی دوره 1990 تا 2010 با استفاده از روش دادههای ترکیبی نامتوازن است. به دلیل ساختار اقتصادی کشورهای مورد بررسی که تکیه بر ثروتهای حاصل از فروش منابع طبیعی دارند و اینکه توسعه مالی در این کشورها در راستای بسط بازارهای عوامل جدید تولید و نوآوری نیست، نتایج نشاندهنده تاثیر بیمعنی توسعه مالی بر فقر است. نتایج همچنین تاثیر منفی و معنیدار متغیر رشد درآمد بر فقر را نشان می-دهد. همچنین بهدلیل اینکه متغیر سرمایه انسانی در جریان رشد اقتصادی دارای سهم بسیار اندک میباشد (بهدلیل عدم هماهنگی سیاستهای کلان اقتصادی با سیاستهای آموزشی)، سرمایه انسانی نیز تاثیر منفی و بیمعنی بر فقر دارد. همچنین متغیرهای تورم و آزادی اقتصادی نیز تاثیر مثبت و معنیدار بر فقر دارد. دلیل چنین نتیجهای برای متغیر آزادی اقتصادی نیز به ساختار متکی بر منابع طبیعی کشورهای مورد بررسی برمیگردد که با توجه به سهم پایین سرمایه انسانی در جریان تولید، بهبود آزادی اقتصادی تنها در آزادی تجارت بینالملل و قوانین بازارهای مالی و تجاری است و حال آنکه بهبود قوانین بازار کار، ساختار قضایی و امنیت، حقوق مالکیت و غیره که موجب بهبود منافع اقشار ضعیف است، مشاهده نمیگردد.
خلاصه ماشینی:
"هدف این مقاله بررسی تأثیر توسعه مالی بر کاهش فقر در کشورهای اسلامی عضو گروه دیهشت طی دوره 1990 تا 2010 با استفاده از روش دادههای ترکیبی نامتوازن است.
The Effect of Financial Development on Poverty in Eight Islamic Countries (D8 group) Abolfazl shahabadi* "Corresponding Author"/> Associate Professor, Department of Economics and Social Science, Bu-Ali Sina University, Hamedan, Iran.
برای نمونه، چنانچه در این چارچوب درآمد فقیران افزایش یابد، توسعه مالی موجب کاهش فقر میشود (Dollar & Kraay, 2002; Beck et al.
مطالعه (2002) Dollar & Kraay برای 92 کشور طی دوره 1950-1999 نشان میدهد توسعه مالی درآمد فقیران را افزایش داده و به تبع آن فقر را کاهش میدهد.
با استفاده از دادههای 72 کشور طی دوره 2005-1960 نشان دادند توسعه مالی موجب افزایش درآمد فقیران میشود و نتیجه آن کاهش فقر و نابرابری درآمد است.
(2009) Akhter & Daly با استفاده از دادههای 54 کشور طی دوره 2004-1993 به این نتیجه میرسند توسعه مالی موجب کاهش فقر میشود.
· با توجه به اینکه در اقتصاد کشورهای مورد بررسی بیشتر بر ثروتهای حاصل از فروش منابع طبیعی تکیه دارند و کمتر از سرمایه انسانی و عوامل جدید تولید در فرآیند رشد اقتصادی استفاده میشود، توصیه میگردد سیاستهای اقتصادی به گونهای اتخاذ شود تا اقتصاد از منابعمحوری به سمت دانشمحوری حرکت کند تا توسعه مالی از طریق بسط بازار عوامل تولید و افزایش سهم سرمایه انسانی در اقتصاد، نقش تعیینکنندهای در اصلاح ساختار اقتصادی و کاهش فقر داشته باشد."