چکیده:
نوشتن رمان یا ساختن فیلم بر اساس مطالعات علمی در عرصـة جهـانی ، سـابقة طولانی دارد؛ اما این امر اغلب در ادبیات داستانی ما مغفول مانده اسـت . اخـتلال تجزیة هویت ١ با نام اختصاری DID یـک بیمـاری کمیـاب هـویتی و شخصـیتی است . این بیماری، دست مایة ساخته شـدن رمـان و فـیلم هـایی در جهـان شـده است (١). «رمان سرخی تو از من »، یکی از نادر رمانهای ایرانی است که با تکیه بـر ویژگی ها و دلایل ایجاد این بیماری نوشته شـده اسـت . مقالـة حاضـر بـه شـیوة مطالعاتی میانرشته ای روانشناختی ، علاوه بر معرفی مختصـر ایـن بیمـاری، بـه ارزیابی چگونگی توصیف این بیماری در رمان، نمادپردازیهـای موجـود در مـتن داستان، نحوة شخصیت پردازی و تطابق یا عدم تطابق شخصیت بیمار داسـتان بـا ویژگی های بیماران مبتلا به این اختلال می پـردازد. بخـش دیگـری از مقالـه بـه کاوش در تکنیکهای توامان داستانپردازی و روانکاوی که در لایه های مختلـف داستان از آنها استفاده شـده اسـت (تـداعی ، بـرونریـز خـاطرات واپـس زده و...) اختصاص دارد. نتیجة حاصل از این تحقیق ، گویای آن است که نویسنده علی رغم چند لغزش کوچک علمی ، از حیث داستانپردازی در بهرهمندی از تکنیـکهـای تعلیق و تداعی و انتخاب راوی و زبان خاص برای روایت مناسـب ایـن داسـتان و توصیف بیماری یادشده، بسیار موفق و تاثیرگذار عمل کرده است .
Writing a novel and making a film based on scientific studies from worldwide has a long history; but this matter is often forgotten in story literature. Dissociative Identity Disorder (or DID) is a rare identity and personality disease. This sickness was foundation of writing novels and making films. “Your redness from me” Novel is one of the rare Persian novels that is written based on features and reasons of this disease. Current article، using a psychological interdisciplinary studies method، briefly introduces this sickness and assesses its method of disease description، available symbols in story text، characterization type and match or mismatch of sick character of story with patients stricken with this disorder. Another part of the article seeks to search for simultaneous techniques of storytelling and psychoanalysis which are used in different layers of story (association، effusion of repressed memories، and …). Obtained result shows that although author had a few scientific errors، she was so successful in storytelling and using techniques like suspense، association، narrator selection، and special language appropriate for this story and describing mentioned patient.
خلاصه ماشینی:
اما در این رمان، نگار (زمان حال) همیشه نگار اسـت و هـیچ گـاه شخصـیت و رفتـار دیگرگونه ای از خود بروز نمی دهد، به گونه ای که حتی در طرز تلقی خانوادهاش (پسرش فرهاد، همسرش بهروز، خانوادة همسرش)، نشانه ای دال بر رفتار چندگانه از او نمی بینیم (فقط یک اشاره کوچک به تغییر صدای نگار در جلسـات روانکـاوی وجـود دارد (شـاملو، ١٣٨٣: ١٨٥) بلکه حضور شخصیت های تجزیه شده از وجـود او را فقـط در خـاطرات او و واگویه های درونی اش (آن هم از زبان دانای نیمـه کـل ) بـازمی یـابیم .
بـا انتخاب این نوع راوی، در هر بخش از داستان، اطلاعات بـه همـان انـدازه کـه نویسـنده تمایل دارد در اختیار مخاطب قرار می گیرد و مخاطب بـا تـلاشهـای امیدوارانـة نگـار و جلسات روانکاوانه برای یادآوری گذشـته ، گشـوده شـدن عقـدههـای روانـی ، بازسـازی شخصیت و گشوده شدن گره داستان همراه می شود و آگاهی های او بـر روایـت داسـتان پیشی نمی گیرد.
در این داستان لیلا پس از شنیدن خاطرات و تـداعی هـای ذهنـی نگار، متوجه چند نکتة کلیدی توأم با واپس زنی شدید در واگویه های وی می گـردد و بـه شیوة تداعی القایی یا مقید از بیمار می خواهد که خوب در مورد آنها بیندیشد: «تا فردا یه کم فکر کن ببین یادت میاد کجا پلـه داشـت و تـو از کجـا برای کریمایی شیرینی می آوردی» (شاملو، ١٣٨٣: ١٨٨) «چقدر پله ها را می سایید.