چکیده:
برخی از غزلهای مولوی، ویژگی هایی دارد که ذهن خواننده را بـه سـوی مبـانی فکری آثار جریان سیال ذهن معطوف می کند. مقالة حاضر به بررسی مقولة زمان با استفاده از بنیانهای نظـری این تکنیـک دربارة زمــان در غـزلهـای مولـوی می پردازد. پیش فرض پژوهش ، پرشهای زمانی و رفت و برگشـت هـای مکـرر بـه گذشته و حال در طول غزل و نیز اهمیت زمـان حـال در لحظـة آفـرینش شـعر مولوی است . در یک دسته بندی کلی می توان زمان در غزل وی را به دو نوع خطی و پیوسته و غیرخطی و ناپیوسته تقسیم کرد. نوع دوم زمان، غزلها را به لحاظ زمانی به آثـار جریان سیال ذهنی نزدیک می کند. مبنای محاسبة پرشهای زمانی در این مقاله لحظة شروع غزل است . بدین گونه گاه مولوی بر بنیان قـانون تـداعی آزاد کـه بـر قلمرو ذهن وی تسلط دارد، از زمان حال به گذشته ، گاه از گذشته بـه حـال و در مواردی ضمن مرور خاطرات گذشته به آینده سفر می کند و در نمونـه هـایی نیـز میزان پرشها و رفت و آمد به گذشته و حال سرعت می گیرد و تـداوم مـی یابـد. این مسئله می تواند بر زبان، شیوههـای روایـی ، چگـونگی تصـویرآفرینی و مـوارد دیگر در غزل وی تاثیر گذارد.
Some of Molavi’s ghazals have specific features that guide readers’ mind through intellectual basics of stream of consciousness works. The study reviewed the category of Time in Molavi’s ghazals using theoretical bases of this technique about Time. Research hypothesis is as follows: time warps، repetitive round trips to past and present time during every Ghazal and the importance of present time in creation moment of Molavi’s poem.
We can divide time in his Ghazals، in a general categorization، to two linear-continuous and nonlinear- discontinuous kinds. Second kind of time closes Ghazals to stream of consciousness works. Measuring basis for time warps is start moment of Ghazal in the study. Molavi، based on rule of free association dominating his mental domain travels from present to past، past to present، and in some cases، travels to future reviewing past mementos and in some cases، time warps and round trips to past and present are so fast and continuous. This issue can affect language، narrative methods، kind of imagery and other cases in Ghazal.
خلاصه ماشینی:
مبنای محاسبة پرشهای زمانی در این تحقیـق ، لحظة شروع غزل است ؛ بدین گونه که گاه مولوی بر بنیان قانون تداعی آزاد که بر قلمـرو ذهن وی تسلط دارد، از زمان حال به گذشته ، گاه از گذشته به حال و در مواردی ضـمن مرور خاطرات گذشته به آینده سفر می کند و در نمونه هایی نیز میزان پرشهـا و رفـت و آمد به گذشته و حال سرعت می گیرد و این جهش ها همچنان تداوم می یابد.
زمانهای خطی (غزلهای تک زمانه ) آنچه در این پژوهش عنوان زمان خطی دارد، در حقیقت برآیند غزلهایی اسـت کـه در سرتاسر آن به طور یکنواخت از رخدادها و خاطرههایی با زمـان واحـد سخــن گفتـه می شود؛ یعنی در طول غزل، هیچ گونه پرش ذهنی و تداعی خاطرهای از زمان دیگر مثلا گذشته یا آینده در زمان حال برای شخصیت روی نمی دهد و پیرو آن هیچ گونه تغییـری در زمان افعال موجود در غزل انجام نمی گیرد و افعال، تکزمانه هستند و نیـز التفـاتی از غایب به مخاطب یا برعکس در ضمایر دیده نمی شود.
این دسته از غزلها یعنی غزلهایی که با زمان حـال آغـاز می شوند خود نخست به سه دستة کلی قابل تقسیم اند: الف ) غزلهای دو زمانه (پرش کوتاه) حرکت اندیشه در این دسته از غزلها بدین گونه است که نخسـت نقـل رویـدادهای غزل در زمان حال آغاز می شود و گاه اندکی تداوم می یابد، تا اینکـه در نهایـت غـزل در زمانی دیگر پایان می یابد.