چکیده:
«معرفتشناسی مهدویت» نوعی معرفتشناسی مقید یا مضاف است که با نگاهی عقلی به تحلیل معرفتهای حاصل از مهدویت پرداخته و به سوالاتی از این قبیل پاسخ میدهد: آیا معرفت یقینی به گزارههای مهدوی امکان دارد؟ راهها و منابع معرفت به گزارههای مهدوی کدامند؟ آیا گزارههای مهدوی اساسا صدق و کذب پذیرند یا نه؟ در صورت صادق بودن، صدق آنها به چه معناست و چگونه میتوان صدقشان را اثبات کرد؟ نگارنده بر این باور است که با قوای ادراکی حس، عقل و قلب؛ علم حصولی و حضوری میتوان به مسائل مهدویت معرفت یقینی پیدا کرد. معرفت یقینی یا باید بدیهی و در قالب اوّلیات و وجدانیات باشد و یا از راه برهان حاصل گردد. با توجه به نظریه مبناگروی، اگر برخی گزارههای مهدوی از سنخ قضایای حقیقتا بدیهی؛ یعنی اولیات و وجدانیات باشند، خود موجّهند و به توجیه و اقامه دلیل نیازی ندارند؛ چرا که صدق آنها ذاتیشان است. در غیر این صورت، توجیه گزارههای مهدوی بر اساس برهان و استدلال صورت میگیرد. حق آن است که در گزارههای مهدوی، وجدانیات که حقیقتا بدیهیاند و نیز محسوسات و متواترات که قریب بدیهیاند؛ وجود دارد.
“Epistemology of Mahdism” is a conditional or doubling epistemology which analyzes the knowledge resulted from Mahdism with a logical perspective and answers the questions like: Is it possible to have certain knowledge of the terms of Mahdism? What are the ways and sources of knowledge of the terms of Mahdism? Are Messianic terms capable of being true or false? In the terms of being true، what does their truth mean and how we can prove them to be true? The writer believes with the cognitive faculties of sense، reason، heart، acquired and intuitive knowledge، one can achieve the certain knowledge of Messianic issues. The certain knowledge should be acquired either through the evidence in the form of apriority and matters of conscience or via the definite proof. According to the theory of foundationalism، if some of Messianic terms are of the types of actually granted issues، i.e apriority and matters of conscience، they are authorized and do not need to be justified، because their truth is in their essence. Otherwise، Messianic terms are justified based on reasons and arguments. It is undoubtedly true in the terms of Messianism، there are matters of conscience which are actually granted and physical phenomena and transmitted data which are proximately granted.
خلاصه ماشینی:
"درآمدی بر معرفت شناسی مهدویت مجید ابوالقاسمزاده 1 ( چکیده «معرفتشناسی مهدویت» نوعی معرفتشناسی مقید یا مضاف است که با نگاهی عقلی به تحلیل معرفتهای حاصل از مهدویت پرداخته و به سؤالاتی از این قبیل پاسخ میدهد: آیا معرفت یقینی به گزارههای مهدوی امکان دارد؟ راهها و منابع معرفت به گزارههای مهدوی کدامند؟ آیا گزارههای مهدوی اساسا صدق و کذب پذیرند یا نه؟ در صورت صادق بودن، صدق آنها به چه معناست و چگونه میتوان صدقشان را اثبات کرد؟ نگارنده بر این باور است که با قوای ادراکی حس، عقل و قلب؛ علم حصولی و حضوری میتوان به مسائل مهدویت معرفت یقینی پیدا کرد.
علم به تمام گزارههای مهدوی از این دو قسم خارج نیست: یا علم حضوری است مانند معرفتهای برخاسته از مکاشفات ربانی نسبت به امام زمان( یا ملاقات حضوری با آن حضرت (البته از نظر کسانی که إبصار را علم حضوری میدانند (سهروردی، 1375، ج1: 486؛ ج2: 134؛ ج3: 125؛ ملاصدرا، 1410، ج8: 173-179) و یا علم حصولی که بیشتر معرفتهای ما به مسائل مهدویت را تشکیل میدهد، مانند معرفتهایی که از طریق آیات و روایات و یا مطالعه کتابهای مهدوی حاصل میگردد."