چکیده:
مقدمه: در فرآیند درمان و پیشگیری از بازگشت اعتیاد، حالت های هیجانی منفی و مثبت، و وسوسه از مهم ترین عوامل خطر بازگشت می باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی رواندرمانی گروهی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیکی بر میزان ولع مصرف و دشواری در خودنظم بخشی هیجانی مصرف کنندگان شیشه اجرا شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و از طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیهی سوء مصرف کنندگان ماده محرک شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد تحت پوشش بهزیستی شهرستان نورآباد در زمستان و بهار 93-1392 تشکیل میدهند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مصرف کنندگان شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. براساس میزان تمایل به شرکت در مطالعه، مصاحبهی تشخیصی ساختار یافته و ملاکهای ورود، از میان مصرفکنندگان شیشه، 30 آزمودنی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. آموزش روان درمانی گروهی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی، طی 12 جلسه بر گروه آزمایش انجام شد. مقیاسهای ولع مصرف اختیاری و دشواری در خود نظم بخشی هیجانی گراتز در سه مرحله پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری دوماهه توسط کلیه شرکتکنندگان تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها نیز از روش تحلیل واریانس با اندازههای تکراری استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازههای تکراری نشان داد که میزان ولع مصرف و مشکلات در نظم جویی هیجانی گروه آزمایش کاهش یافته است. بازبینی دیداری نمودارهای اثربخشی و اندازهی ضریب تأثیر نیز بیانگر کاهش معنادار و قابل توجه نمرات میزان ولع مصرف و نظم جویی هیجانی در پسآزمون آزمودنی ها گروه آزمایش بود و نتایج در مرحله پیگیری حفظ شدند. نتیجهگیری: آموزش راهبردهای گروهی رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) از طریق کاهش راهبردهای سازش نیافته و افزایش راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجانی میتواند زمینه را برای بهبود و عدم بازگشت مصرف شیشه فراهم نماید.