چکیده:
مسئله اصلی این پژوهش ، مبانی ، شرایط حجیت ظواهر قرآن و گسترة اسـتناد بـه آن در نظریـه اصـولی شـیخ مرتضـی انصاری (ره ) است . این تحقیق به روش تحلیلی - انتقادی نظریه شیخ را تقریر و ارزیابی می کند. ایشان ضـمن پـذیرش حجیت ظواهر قرآن در مبانی اصولی خود، از آن در استنباط احکام شرعی از گزاره های قرآنی و روایـی و نقـد فتـاوای فقیهان به ویژه اخباریان بهره برده است . عرفی بودن معنای ظاهری ، عدم مخالفت معنای ظاهری آیه بـا نـص قرآنـی یـا روایی و فحص از وجود قراین ، سه شرط اساسی اعتبار ظواهر قرآنی در نظریـه اصـولی شـیخ انصـاری (ره ) محسـوب می شود. وی دیدگاه اخباریان در عدم حجیت ظواهر قرآنی را با استناد به ادله عقلی و نقلی ابطال کرده است . استناد بـه ظواهر قرآنی در میراث فقهی شیخ انصاری گسترة وسیعی دارد و نمونه های متنوعی از استناد بـه آن در ابـواب مختلـف فقه چون طهارت ، صلات , حج ، مکاسب ، ارث ، تقلید و غیره ، در آثار وی به چشم می خورد. نتیجه ارزیابی نظریـه شـیخ انصاری نشان داد که مبانی و ادله وی ابهامات و پرسش هایی دارد و نیازمند تقریر مجدد و تکمیل است .
Basic subject of this paper is basics، conditions of legitimacy of appearances of the Quran and scope of documentation to it in Usul theory of Shaikh Murtaza Ansari in which is explained and evaluated Shaikh Ansari’s theory in analytical – critical way. By accepting legitimacy of appearances of the Quran in his Usul basics، Shaikh Ansari has used of it in inference of legal sentences from Quranic and traditional phrases and criticism of jurisprudents’ decisions especially traditionalists. To be common apparent meaning، not to be opposite apparent meaning with texts of the Quran or traditions and to seek to find indications and documents are three basic conditions of validity of Quranic appearances in Shaikh Ansari’s theory. He has rejected traditionalists’ views regarding not being legitimate Quranic appearances by using of rational and narrative reasons. Documentation to Quranic appearances in jurisprudential works of Shaikh Ansari is wide and we see various examples of these documentations in different jurisprudential chapters such as cleanliness، prayer، pilgrimage، vocations، inheritance، following، etc. in his works. The result of evaluation of Shaikh Ansari’s theory show that his basics and reasons contain ambiguities and questions، and it needs to be explained again and completed.
خلاصه ماشینی:
"٤. عرفی بودن معنای ظاهری در نظر شیخ انصاری معنای ظاهر باید مبتنی بر فهم عرفی و مستند به لغت و عقل قطعـی و نقل صحیح باشد، به گونه ای که آیه دارای معنایی باشد که بـه هرکسـی عرضـه کنـی، آن را بفهمد؛ چنین تفسیری از ظاهر حجت است و به آن تفسیر به رأی گفته نمیشود، زیرا رأی و سلیقۀ شخصی در این تبیین نقشی ندارد و مشمول اخبار حرمت تفسیر نیسـت ؛ امـا اگـر معنا مستندی از عرف ، عقل و نقل نداشـت و اقتضـای طبـع و ذوق مخاطـب بـود، همـان استحسان و قیاس خواهد بود و چنین ظواهری بـه اسـتناد روایـت «انمـا هلـک النـاس فـی المتشابه لانهم لم یقفوا علی معناه و لم یعرفوا حقیقته فوضعوا له تأویلا من عنـد انفسـهم بـآرائهم و استغنوا بذلک عن مسئلۀ الاوصیاء فیعرفـونهم و نبـذوا قـول رسـول اللـه ص وراء ظهـورهم » / (عــاملی، ١٤٠٩، ج ٢٧: ٢٠١) حجیــت ندارنــد (انصــاری، ١٤١٥، (ص )، ج ١: ٩٩-٢٩٨).
در این صورت نمیتوان به ظاهر کلام عمل کـرد و تمسک به عموم آیه ، ممنوع و ناروا خواهد بود (اصغری، ١٣٨٣، ج ٢: ١٤٢) و همچنـین شیخ در ذیل تفسیر آیۀ «وانحر»- بالا بردن دست در هنگام تکبیر گفتن - میفرماید: با آنکـه آیه ظهور در وجوب دارد و به خاطر همین ظهور است که سید مرتضی در کتاب «الانتصار» فتوا به وجوب دادند، اما ما به جهت قرائنی از قبیل روایات متعدد و اجماع فقیهان در مسئله دست از ظهور میکشیم و حمل بر استحباب میکنیم و شاید مـراد سـید از وجـوب تأکـد استحباب باشد (انصاری، ١٤١٥، (ص )، ج ١: ٩٩-٢٩٨)."