چکیده:
منظومهی حماسه دینی علینامه (482هجری) ازجمله متون ناشناختهای است که ظرفیتهای داستانی بسیار زیادی دارد و از این منظر میتواند مورد تحلیلهای روایتشناسانه قرار گیرد. این مقاله به تحلیل ساختار روایی علی نامه براسـاس نظریهی ژنت و تودوروف پرداخته است. در این پژوهش با توجه به نظریات ژرار ژنت و تزوتان تودوروف، دو تن از مهمترین نظریهپردازان علم روایتشناسی، منظومهی علی نامه از دیدگاههای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است و چون عنصر پی رنگ در تکوین روایت اهمیت فراوان دارد، لذا ، در این مقاله با تأمل بیشتری بررسی و تحلیل شده است. از آنجا که در علینامه تمام وجوه روایتی رعایت شده است، از منظر روایتشناسی حایز اهمیت فراوان است.
خلاصه ماشینی:
"از مهم ترین پژوهش ها در حوزه روایت شناسی میتوان به این موارد اشاره کرد: «بررسی وجوه روایتی در حکایت های مرزبان نامه بر اساس نظریه تزوتان تودوروف » نوشته ، سیداحمد پارسا و یوسف طاهری؛ نویسندگان نتیجه گرفته اند که روابط شخصیت ها در حکایات مرزبان نامه بر مبنای روش منطقی و بر کنش مثبت و خردمندانه استوار است .
استفاده از امکاناتی مانند لحن ، صحنه پردازیها، توصیف ها، بازنمایی درون شخصیت ها، وجود حکایت های فرعی در علی نامه مانند حضور ابلیس در مسجد جامع شام و همراهی کردن با مروان و معاویه در فریب دادن شامیان و برانگیختن مردم علیه امام (علینامه ، ١٣٨٩: ١٠٩) و معجزه امام در جنگ جمل ، معجزة امام در جنگ صفین و حکایت سراقه ، همگی نشان از این دارد که راوی به بازآفرینی واقعیت بنابر اعتقاد خویش پرداخته است .
إبن عباس میکوشد تا عمروعاص را نسبت به خاندان پیامبر بیگانه و به نوعی، نو مسلمان نشان دهد: بگفتش چــــــه گویی تو اندر بتول بگفتا: که بد جــــــان پاک رسول بگفت آن گه ای عمرو، آن جان خویش کرا داد احمــــــد؟ جواب آر پیش بدو عمرو گفتا: به حکـــــــم نبی نبد جفت آن جان وی جــــــز علی به عمرک بگفــــــت ابن عباس باز که تو با نبی هیچ کــــــردی نماز؟ بگفتا: بسی کـــــــــردم ای نامدار نه پنهان ، چو هست این سخن آشکار (علینامه ، ١٣٩٠: ٣٣٥) عناصر دیگر داستان نیز همچون لحن ، صحنه پردازی، کشمکش - که بنای روایت بر آن است - زاویه دید، حادثه و..."