چکیده:
حملة آمریکا به عراق در مارس 2003 که به سقوط رژیم بعثی منجر شد، سرآغاز دوران جدیدی در روابط ایران با این کشور بود. فروپاشی حکومت صدام حسین، فرصتی استثنایی برای جمهوری اسلامی پدید آورد تا قدرت سیاسی و فرهنگی خود را در عراق گسترش بخشد. نفوذ ایران هم در بعد دیپلماسی رسمی و روابط صمیمانه با دولت جدید عراق مشهود بود و هم در بعد فرهنگی و غیررسمی که به قدرت نرم موسوم است. ایران با بهرهگیری از قدرت نرم، ظرفیتهای فرهنگی خویش را برای تسخیر افکار عمومی شهروندان عراقی به کار برد. در این مقاله با ترکیب متغیرهای دیپلماسی رسمی و غیررسمی به تشریح قدرت هوشمند ایران در این کشور میپردازیم. سؤال اصلی تحقیق این است که تهاجم آمریکا به عراق چه فرصتهایی رااز منظر قدرت هوشمند برای سیاست خارجی ایران پدید آورده است؟ فرضیة ابتدایی نیز چنین است که دولت برآمده در این کشور با توجه به سوابق مشترک تاریخی، دینی و فرهنگی به سوی تهران گرایش پیدا کرد و به منطقة نفوذ ایران تبدیل شد.
America’s invasion to Iraq in March 2003 that led to the collapsed of the Baathist regime was the beginning of a new era in relationship with Iran. Earlier، Iran and Iraq has experienced the longest wars in the twentieth century against each other، based on claims of Saddam Hussein''s rule on the Arvandrood. Then، there was cold climate of bilateral relationship between two countries until 2000. But the demise of the Baathist regime، created a unique opportunity for the Islamic Republic until expansion the political and ideological power in Iraq. Iran''s influence was evident in official diplomatic and cordial relations with the new Iraqi government also cultural and unofficial dimension that is called as soft power. This paper describes Iran’s smart power in Iraq by combination of formal and informal diplomacy variables.
خلاصه ماشینی:
استدلال اصلی نویسنده این است که نقش عنصر شیعه درحوزة سیاست خارجی ایران بایددر چارچوب ایجاد ارتباط استراتژیک درحاکمیت سیاسی عراق وازآن طریق فراهم کردن ظرفیت های همیاری درزمینه های اقتصادی ،فرهنگی وسیاسی -امنیتی صورت پذیرد.
جهت گیری نگارندگان آن است که چنانچه به این مؤلفه هادرفرایند سیاست گذاری خارجی نسبت به عراق توجه کافی مبذول شود ودرپی نهادینه کردن آن برای همیشه برآیند، هر حکومتی که دراین کشور به قدرت برسد، ناگزیر ازرعایت مصالح ایران خواهد بود و متحدان تهران دربغداد محور امنیت خارجی ایران به حساب خواهد آمد.
این قدرت دربرهه هایی به کار مسابقۀتسلیحاتی یاجنگی کلاسیک میان دوطرف می آمد، چنانکه پس ازپیروزی انقلاب اسلامی تاسال ٢٠٠٣ روابط ایران وعراق دربستری از تهدیدات نظامی ورقابت های سیاسی سپری شده است .
ازسوی دیگر،بااستقرار سازمان مجاهدین خلق در عراق این گروه به طور کامل درراستای سیاست های صدام وبرضدمنافع مردم عمل کرد (پایگاه اطلاع رسانی انجمن نجات ).
همچنین ،درپایان جنگ ، سازمان باتصور اینکه ایران باپذیرش قطعنامه به بن بست سیاسی ،نظامی واقتصادی رسیده وازحیث نظامی وروحیۀعملیاتی وتدافعی ضعیف شده است ، عملیات به اصطلاح «فروغ جاویدان » راباهدف پیشروی مستقیم به سمت تهران وسقوط حکومت مرکزی طراحی کردند که به شکست انجامید ١ (جمعی ازپژوهشگران ، ١٣٨٦: ٣١٨-٣٠٤).
این گروه که ازپشتیبانی ایران برخوردار است ، قدرت مندترین سازمان سیاسی شبه نظامی مخالف صدام بود ودرشورای ملی عراق نیزعضویت داشت .
ارتباطات فرهنگی دوکشور اشتراکات فرهنگی -تاریخی ،پیوندهای دینی ،وجود اماکن مقدس مذهبی وحوزة علمیۀ نجف ، بزرگ ترین پایگاه علمی مکتب تشیع درعراق ، موجب اهمیت فرهنگی این کشور در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شده است .